کشمش

پنجم مهر سال گذشته بود که کشمش سبز خلیل آباد در ادامه ورود محصولات کشاورزی به بورس کالا، برای نخستین بار روی تابلوی معاملات بورس رفت. خبرنگار «کالاخبر» با سفر به شهرستان خلیل آباد، قطب تولید انگور در شرق کشور به گفت و گو با باغداران و کشاورزان و مسوولان این شهرستان در خصوص مشکلات آن ها و عرضه کشمش در بورس کالا پرداخته که این گزارش را در ادامه می خوانید. یکی از باغداران با خنده تعریف می‌کند: «آن‌قدر که برای سلامتی تاجران دعا می‌کردیم برای باغ و محصول دعا نکردیم. دعا برای اینکه سرما نخورند و تصادف نکنند و حالشان خوب باشد تا چک های پرداختی به ما را پاس کنند.»

به گزارش «کالاخبر»، باغداران شهرستان خلیل‌آباد در خراسان رضوی با تولید سالانه ۳۰ هزار تن کشمش سبز، حالا با ورود به بورس کالا، چشم‌انتظار روزهای خوب هستند. روزی که دیگر نگران پاس شدن چک تاجران و دلالان نباشند. روزی که با خیال راحت در خانه بنشینند و بعد از یک سال تلاش شبانه‌روزی برای به ثمر رسیدن انگورهای سبز، بدون نگرانی پول‌شان در حساب‌های بانکی‌شان باشد.

یکی از باغداران با خنده تعریف می‌کند: «آن‌قدر که برای سلامتی تاجران دعا می‌کردیم برای باغ و محصول دعا نکردیم. دعا برای اینکه سرما نخورند و تصادف نکنند و حالشان خوب باشد تا چک های پرداختی به ما را پاس کنند.» با همه این دعاها اما در بهترین حالت باز هم «اغلب چک‌ها یک ماه بادخور دارد»، آنها خسته شده‌اند و بورس برای باغداران زحمتکش این شهرستان مانند نسیم خنکی است که از روی باغ‌های انگور می‌گذرد و بوی شیرین و تازه‌ای به همراه دارد.

شهرستان خلیل‌آباد در جنوب غربی استان خراسان رضوی در حد فاصل شهرستان‌های کاشمر و بردسکن واقع شده است. شهرستانی کویری با بیش از ۵۰ هزار نفر جمعیت که بیشتر آن ها باغدار و کشاورز هستند و شهرت این شهرستان به باغ‌های انگوری است که سالانه ۳۰ هزار تن کشمش روانه بازارهای داخلی و کشورهای دیگر می‌کند. اقتصاد خلیل‌آباد بر باغبانی استوار است و در ۵۴۲۰ هکتار آن انگور پیکامی و عسگری کشت می‌شود. البته تنها محصول این شهرستان انگور نیست و پسته، انار و زعفران هم محصولات دیگر این خطه سرسبز اما کویری است.

در راه رسیدن به خلیل‌آباد، در دو طرف جاده تا چشم کار می‌کند دیوارهای گلی است که پشت آنها منظره سبز تاک‌ها و آبی آسمان مانند کارت‌پستالی دلربا چشم‌نوازی می‌کنند. قرمزی انارهای رسیده هم زیبایی را دوچندان کرده است. خورشید در ستیغ آسمان می‌درخشد و باد خنک پاییز بوی گس انگور را در شهر پخش می‌کند. در کوچه‌باغ‌های خلیل‌آباد ، نکته‌ای  که بیشتر از همه جلب توجه می‌کند، نیسان‌هایی پر از جعبه‌های کشمش است که با شتاب از سویی به سوی دیگر می‌روند.

نقطه عطفی برای خلیل‌آباد

با مدیر جهاد کشاورزی شهرستان خلیل‌آباد، در اتاق کارش ملاقات می‌کنم. او با لذت و اشتیاق از رتبه نخست شهرستانش در تولید انگور می‌گوید: «خلیل‌آباد به عنوان قطب تولید انگور شرق کشور مشهور است و در کشور هم جزو رتبه‌های بالای تولید و عملکرد هستیم.» محمود شبان، از تولید دو نوع کشمش سبز قلمی و طلایی در شهرستان تعریف می‌کند و از صادرات به کشورهای همسایه ایران مانند پاکستان، افغانستان، امارات و روسیه می‌گوید. موضوع اصلی صحبت اما حضور محصولات این شهرستان در بورس کالای ایران با محصولی که اولین بار است در بورس از آن رونمایی می‌شود؛ «کشمش خلیل‌آباد» که از پنجم مهر سال گذشته بازارهای بزرگ‌تری را تجربه کرده است و خریداران را از سراسر کشور به شهد شیرین خود مهمان می‌کند.

شبان معتقد است با وجود ۱۲ هزار بهره‌بردار در حوزه تولید کشمش، ورود به بورس کالا می‌تواند نقطه عطفی در این شهرستان باشد. او می‌گوید: «پیش از این فروش کشمش به شکل سنتی انجام می‌شد و دلال یا واسطه از شهرهای مختلف وارد می‌شدند و پول کشمش را به صورت چکی و با تاریخ ۳ تا ۵ ماه بعد پرداخت می‌کردند و بعد از آن کشاورز نگران بود که آیا این مبلغ در حساب می‌آید یا نه.» مدیر جهاد کشاورزی از جلسات و رایزنی‌ها با بورس کالا و مسئولان مربوطه برای ورود به بورس کالا حکایت‌ها دارد؛ از بارها رفت‌وآمد از خلیل‌آباد تا تهران و حضور مسئولان در شهرستان برای برآوردهای مالی و آماده‌سازی مقدمات اداری لازم: «جلسات یک سال طول کشید، تا پنج مهر سال ۹۹ که معاملات شروع شد و خوشبختانه در همان گام‌های اولیه هم  خروجی خوبی داشت».

دست‌اندازهای کشمش بورسی

البته این تازه شروع راه است و شبان از ملزومات و دشواری‌های مسیر هم می‌گوید؛ از آموزش باغداران برای آشنایی بیشتر با این بستر خرید و فروش و تسهیلاتی برای پذیرش پرسرعت‌تر کشمش در بورس: «اولین بار است این اتفاق افتاده و طبیعی است که هنوز  بخشی از باغداران و کشاورزان آمادگی و شناخت لازم برای پذیرش عرضه بورسی را نداشته باشند. البته راهکار آن مشخص است؛ اینکه ما دوره‌های آموزشی را با کمک دوستان بورس کالا و مدیریت انبارهای بورسی کشمش برگزار کنیم که قاعدتا این روند اندکی زمان‌بر خواهد بود.» نکته دیگری که او به آن اشاره می‌کند نبود آزمایشگاه همکار شهرستان برای سرعت بخشیدن به روند کنترل کیفیت کشمش است: «نمونه‌ها باید به مرکز استان ارسال شوند و این یعنی زمان‌بر شدن عرضه بورسی. ما در حال پیگیری هستیم و امیدواریم مسئولان نیز همکاری کنند تا مجوز یک آزمایشگاه همکار را در خلیل‌آباد راه‌اندازی کنیم تا کار کشاورز ما تسهیل و پذیرش محصول در انبار بورس زودتر انجام شود».

انبار ۱۰۰ تنی «مزده»

به سمت انبار بورس در روستای «مزده» می‌رویم. مکانی که با گنجایش اولیه ۱۰۰ تن، انباری برای پذیرش کشمش‌های سبزی است که در این شهرستان و به‌خصوص در روستای «مزده» تولید می‌شود. در «مزده» هرطرف سر بچرخانی پر از باغ است و باغداران همواره اطراف انبار پرسه می‌زنند. یکی منتظر رسیدن بار و وزن‌کشی است و چند نفری هم مشغول خالی کردن بار از پشت وانت‌بارهایی که گوش‌تاگوش پر از جعبه‌های سه‌کیلویی کشمش هستند. یکی از آن ها که محصولش در حال «سورت» شدن است، از مشکلات کار کردن با تاجرها می‌گوید. مردی است سالخورده با کلاهی کاموایی و لباسی که هنوز چند شاخه انگور به آن چسبیده: «کار کردن با تاجر، شانسی است. بعضی‌ها خوب هستند و پول را به‌موقع ‌می‌دهند و بعضی‌ها هم بدحساب از آب درمی‌آیند؛ همه در روستا به پست بدحساب ها خورده‌اند.» او که هنوز آشنایی چندانی با بورس کالا و سازوکارهای آن ندارد، می‌گوید: «هنوز اطلاعات زیادی نداریم، اما شنیدم چند تا از دوستان وارد شدند؛ حالا باید ببینیم چطور با آن ها کار می‌کنند تا اگر تجربه موفقی بود ما هم بورسی شویم.» او هم مانند اکثر ساکنان این روستا، آبا و اجدادی در کار باغ انگور و کشمش است.

بورس قیمت را واقعی می‌کند

همین‌طور که مشغول حرف زدن هستیم، وانت‌بار دیگری از راه می‌رسد و مرد جوانی با ماسک روی صورت از آن پیاده می‌شود؛ او یکی از کسانی است که می‌خواهد برای اولین بار محصول خود را وارد بورس کند. وی به واسطه یکی از هم‌محلی‌هایش که برای او از مزایای حضور در بورس گفته، پذیرفته که وارد معاملات بورسی شود. او می‌گوید: «راستش وقتی دیدم قیمت کشمش نسبت به تورم عقب افتاده، به فکر افتادم راه تازه‌ای انتخاب کنم.» او با حوصله درباره تورم هم توضیح می‌دهد: «پارسال کرایه همین نیسان از باغ تا اینجا ۵۰ هزار تومان بود اما الان شده ۱۰۰ تا ۱۲۰ هزار تومان. این کارتن‌ها را می‌بینی؟ قیمتش قبلا ۵۰۰ تومان بود و الان شده ۱۴۰۰ تومان. از سم و کود هم دیگر نگویم؛ از آن طرف، سم تقلبی وارد بازار شده و از طرف دیگر، قیمت سم را هر روز بالا می‌برند. پارسال یک لیتر سم را می‌خریدیم به ۴۷ هزار تومان، الان شده ۱۵۰ هزار تومان.» او معتقد است کار آنها پردردسر اما کم‌بازده است اما امید دارد کشمش در بورس به قیمت واقعی خود فروخته شود تا بخشی از زحمات زیادشان جبران شود.

البته فهرست مشکلات تولید کشمش به اینجا ختم نمی‌شود و برداشت سریع محصول قبل از خراب شدن هم شرط است که آن هم با بالا رفتن دستمزد کارگران فصلی که از شهریور تا مهر راهی خلیل‌آباد می‌شوند، کار راحتی نیست. مرد جوان ادامه می‌دهد: «اینجا چون باغ زیاد است و کار هم فراوان، باید کارگر را سریع به باغ برسانیم.» او امیدوار است با ۵ تن کشمشی که قرار است در انبار پذیرش شود، دیگر تجربه تلخ سال ۹۲ تکرار نشود؛ همان سالی که محصول کشمش خود را ۸ میلیون تومان به تاجری فروخت اما هنوز هم نتوانسته پولش را کامل از او بگیرد: «آن ۸ میلیون را امسال اگر کامل بگیرم با این تورم به چه کارم می‌آید؟ ولی اگر از بورس جواب بگیرم، خاندان و دوستانم را می‌آورم تا از این طریق فروش مطمئنی داشته باشیم».

۱۰۰ هزار تومان «مزده»، ۳۶۰ هزار تومان اوکراین

بوی گس انگور در انبار پیچیده است. کارتن‌ها تا چند متر روی هم چیده شده و دستگاه «سورتینگ» بزرگی که عرض انبار را پر کرده، مشغول کار و تمیز کردن کشمش‌هاست. کشاورزان هم در داخل محوطه گشت می‌زنند و درباره کیفیت محصول‌شان صحبت می‌کنند. لابد محصول خود را با دیگران مقایسه می‌کنند. یکی از آن ها که بادقت‌تر از بقیه بالای بارها می‌رود، از گرفتاری‌های کار با تاجران می‌گوید: «درد مشترک همه در اینجا برگشت پول است. یکی هم که پول نقد می‌دهد، توی سر مال می‌زند. فکر می‌کنند چون نقد است می‌توانند جعبه سه‌کیلویی را ۸۵ هزار تومان هم بخرند. آن یکی هم که چکی کار می‌کند معلوم نیست جای چک را پر می‌کند یا نه. شاید حضور در بورس باعث می‌شود بین تاجران رقابت ایجاد شود و ‌نفع این رقابت نصیب کشاورز شود». او که به واسطه یکی از دوستانش مطلع شده کشمش خلیل‌آباد را در اوکراین کیلویی ۱۲۰ هزار تومان می فروشند، حسابی شاکی است از اینکه اینجا سه کیلو کشمش‌اش را ۹۰ تا ۱۰۰ هزار تومان از او می‌خرند: «همه گرفتاری و شب‌خوابی در باغ از ترس دزد مال ماست و سودش به جیب دیگران می‌رود.»

واسطه‌ها حذف شدند

پرهیزکار، رئیس انبار بورس، استارت کار را خوب توصیف می‌کند، اما مشکل عمده را توجیه نبودن باغداران می‌داند. علی‌رضا نعمتی هم که انباردار و مسئول پذیرش است، از استقبال باغداران می‌گوید و البته نیاز به آموزش آنان درباره معاملات بورسی را نیز یادآور می‌شود. او یکی از مسائلی را که مربوط به کمبود آموزش است، اشتباه گرفتن  بورس کالا با بورس اوراق بهادار از طرف کشاورزان می‌داند. نعمتی مهم‌ترین دستاورد وارد شدن کشمش سبز خلیل‌آباد به بورس کالا را حذف واسطه‌ها و دلالان و روبه‌رو شدن کشاورزان با خریداران واقعی می‌داند: «اگر تا سال پیش با چند تاجر و دلال روبه‌رو بودند، حالا یک بازار ۸۰ میلیونی دارند که در آن دیگر دغدغه برگشت پول وجود ندارد و مبلغ در عرض ۲۴ ساعت به حساب آنان می‌آید. می‌توانند به قیمت دلخواه بفروشند و از مزایای دیگر این است که به جای سه‌کیلویی فروختن، کشمش در بورس به صورت کیلویی قیمت‌گذاری می‌شود».

نعمتی یکی از کسانی است که برای ایجاد زیرساخت بورس در خلیل‌آباد فعال و هم‌زمان تاجر نیز هست و با توجه به بومی بودن، باغداران حساب ویژه‌ای روی او باز می‌کنند. او از جلسات متعدد با مسئولان بورس کالا می‌گوید که از سال پیش شروع شد و سال ۹۹ به نتیجه رسید: « از ۵ مهر پارسال کار کلید خورد و ورودی اول ۲ یا ۳ نفر بودند، اما آخرین‌باری که دیدم، تقریبا ۴۲ نفر در بورس محصول داشتند که در این مدت کوتاه، اتفاق و رقم خوبی است».

محصولی که استاندارد می‌شود

نعمتی معتقد است پتانسیل شهرستان در سال‌های گذشته نادیده گرفته شده و ورود به بورس کالا می‌تواند اتفاقات خوبی را رقم بزند: «یکی از مهم‌ترین اتفاقات، ایجاد استاندارد برای کالاست. الان باغداران ما برای ورود به بورس نمونه محصول‌شان به مرکز کنترل کیفیت می‌فرستند و از آنجا تاییدیه می‌گیرند. برای باغداران خوب است که محصول استاندارد داشته باشند. اتفاق خوب دیگر از بین رفتن دغدغه برگشت پول است و پایان نگرانی برای آنهایی که چشم‌انتظار پر شدن چک صادرشده تاجران بودند. مزیت بعدی اینکه کشاورز دیگر مجبور نیست خستگی و خطر سفر به استان‌های دیگر برای فروش را تحمل کند، در محل خود می‌ماند و «آنلاین» پول می‌گیرد و به این ترتیب سرمایه در استان باقی می‌ماند. این ماندن سرمایه تبعات خوبی دارد و باعث می‌شود باغدار به فکر بالا بردن کیفیت کار خود بیفتد.» نعمتی معتقد است حتی برای خریداران محصول یعنی تاجرها و مصرف‌کنندگان هم حضور در بورس اتفاق خوبی است زیرا با بالا رفتن استاندارد و شناسنامه‌دار شدن کالا، کشمش خلیل‌آباد مرجعی مناسب برای خرید کالای باکیفیت خواهد شد.

تلاش شایعه‌سازان

یکی از نکاتی که ذهن باغداران را مشغول کرده حرف‌ها و شایعه‌هایی است که در شهر می‌پیچد و باعث تشویش و اضطراب برای ورود به بورس می‌شود. البته این موضوع غیرعادی نیست و مقاومت بخشی از اهالی در قبال این شیوه تازه معامله دور از انتظار نیست. بخشی از رواج‌دهندگان شایعه‌های ضدبورسی برخی واسطه‌هایی هستند که انگور را از باغدار می‌خرند و به تاجران می‌فروشند. خیابانی که روستای «مزده» را به خلیل‌آباد متصل می‌کند پر از این مغازه‌های کوچک و بزرگ است که روی آنها نوشته «انگور و گله خریداریم». گله، همان ضایعات انگور است که مصارف صنعتی و خوراک دام دارد. به اولین مغازه که می‌رسم، مرد صاحب‌انبار مثل همه اهالی این اطراف خودش را باغدار معرفی می‌کند. او که ۲ هکتار زمین دارد، واسطه فروش نیز هست: «تاجرانی که از بیرون با ما کار می‌کنند در واقع ما را می‌شناسند، باغدار هم ما را می‌شناسد و این باعث اطمینان دو طرف می‌شود.»

دلالان نگران شده‌اند

او که ۱۸ سال است در کنار باغداری واسطه‌گری هم می‌کند، برندسازی و بورس را به ضرر خود می‌داند، اما نمی‌خواهد زیاد درباره موضوع صحبت کند. برای او توضیح می‌دهم که حضور در بورس باعث می‌شود خود او که باغدار است هم سود بیشتری نصیبش شود و فروختن کشمش با قیمت واقعی باعث خواهد شد که دیگر نیازی به این سود اندک واسطه‌گری (کیلویی ۵۰۰ تومان) نداشته باشد. سری تکان می‌دهد و چیزی نمی‌گوید، درست مثل چند نفری که اطراف‌مان ایستاده‌اند و البته مشخص است که به فکر فرو رفته‌اند. یکی از آنان پس از دقایقی می‌گوید: «ما اینجا ۲۰ هزار تن تولید داریم و شاید به این زودی همه این ۲۰ هزار تن وارد بورس نشود و بتوانیم کار کنیم.» آنها بورس را رقیب خود می‌بینند اما کورسوی امیدی دارند که بورس فعلا نتواند کل بازار را جذب خود کند و نان این واسطه‌ها هنوز «آجر» نمی‌شود.

کم‌کم چند نفری جمع می‌شوند. یکی از آن ها که چند مغازه بالاتر دارد و تقریبا ۲۰ سال یکی از کارهایش واسطه‌گری است، به نظر اطلاعات بیشتری دارد و می‌گوید: «ما اینجا خرده‌پا هستیم و اگر کشمش با قیمت واقعی در بورس به فروش برسد، برای ما که باغدار هم هستیم، اتفاق خوبی است و با سود بورس شاید بشود ضرر این کار را جبران کنیم؛ کیلویی ۵۰۰ تومان که پولی نیست».

آرزوی من، کشمش به جای قند است!

هنوز هم می‌شود در کوچه‌باغ‌های باصفای «مزده» خانه‌باغ‌ها یا بارگاه‌های بهداشتی خشک کردن انگور را دید که پر از کشمش‌های آویزان از سیم است. خانه‌باغ‌ها با معماری خاص و مشبک خود باد را به داخل این سوله‌های بزرگ به تن انگور می‌رسانند تا زودتر خشک و راهی بازار شود. بازاری ۸۰ میلیونی که قرار است بیش از پیش کشمش سبز این خطه را بشناسد و طعم و عطر بی‌نظیر آن را در سفره‌ها یا کنار فنجان چای خود حس کند؛ آرزویی که یکی از باغداران از آن صحبت می‌کند: «دلمان می‌خواهد همه کشور به جای قند از کشمش سبز استفاده کنند.»

 

برچسب‌ها

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

آخرین اخبار

پربازدیدترین‌ها

بازار جهانی

آموزش

کلیدواژه ها