به گزارش «پایگاه خبری بورس کالای ایران»، شفافیت و عدم شفافیت در قیمت کالاها، جزئیات واگذاری اوراق سلف موازی برای خودروییها، نگرانی بابت عدم پرداخت مابهالتفاوت قیمت تضمینی و خرید ذرت به کشاورزان، احتمال یا عدم احتمال همکاری بورسهای کالای اروپایی و آسیایی با بورس کالا از جمله مواردی است که در گفتوگوی تفضیلی ایسنا با مدیرعامل بورس کالا مطرح شد.
براساس این گزارش، شفافیت در اقتصاد یکی از مهمترین عناصری است که میتواند کشوری را از رفتن به باتلاق بحران نجات دهد، این گونه که از صحبت های مدیرعامل شرکت بورس کالا برداشت میشود، عدم شفافیت در اقتصاد ایران حلقه مفقوده ای است که گاه و بی گاه کشور را تا لبه پرتگاه می کشاند.
شفافیت در امور بازرگانی و جلوگیری از قاچاق کالا از مهمترین مواردی است که در یک اقتصاد پویا مورد توجه ویژه قرار میگیرد. سلطانی نژاد در این باره معتقد است به صلاح عدهای نیست که شفافیت قمیتی در کالاها صورت پذیرد او می گوید باید آن قدر فضای مبهم و غیر شفاف، مورد هجمه قرار گیرد تا کسی دیگر نخواهد در فضای مبهم فعالیت کند.
پس از اجرایی شدن برنامه اقدام مشترک (برجام) عامه مردم انتظار داشتند که قیمت خودرو کاهش چشمگیری پیدا کرده و پول ملی تقویت شود، اما در عمل چنین اتفاقی نیفتاد و صنعت خودرو سازی همچنان در رکود نسبی به سر می برد. در این اوضاع مدیرعامل بورس کالای ایران معتقد است اگر پراید از مجرای این شرکت و از طریق انتشار اوراق سلف موازی عرضه شود قیمتش می تواند کاهش یابد و تا حدودی انحصار در این صنعت شکسته شود.
خروج محصولات پتروشیمی از بورس کالا نیز موضوع دیگری بود که از سوی سلطانی نژاد مطرح شد وی معتقد است در خوشبینانه ترین حالت، کسانی که می خواهند عرضه پتروشیمی از بورس کالا بیرون بیاید، هدفشان این است که بگویند "چون خودمان تولید کردیم، می خواهیم هر طور دلمان خواست محصولمان را بفروشیم" غافل از اینکه خوراک اصلی محصولات پتروشیمی، سرمایه ملی است.
حامد سلطانی نژاد که از مرداد ۱۳۹۴ سکان بورس کالای ایران را در دست دارد مهمان خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) بود و به پاسخگویی به سوالات خبرنگاران پرداخت.
شرکتهایی که در بورس کالا حضور دارند چه تعداد است؟
در صنایع مختلف شاید بیش از ۲۰۰ یا ۳۰۰ شرکت پذیرفته شدند. حدود ۵۰ شرکت در حوزه پتروشیمی داریم که محصولات خود را عرضه می کنند در حوزه فلزات، دو شرکت عرضه کننده اصلی، ذوب آهن و فولاد هستند البته شرکت های دیگری مثل فولاد کویرهم وجود دارند، در حوزه آلومینیوم هم دو شرکت داریم.
شرکتی بوده که فرایند تولیدش برای تامین مالی دچار مشکل شده باشد؟
بله هم در بازار سلف و هم در بازار نقد چنین شرکت هایی بودند که در آن زمان از تضامینشان استفاده شده در بازار نقد پول اول دریافت می شود و ۳ یا ۵ روز بعد، کالا تحویل داده می شود. اگر معامله سلف عادی باشد دو ماه بعد کالا تحویل داده می شود اگر شرکت نتواند کالا را تحویل دهد از تضامینش استفاده می شود به این صورت خسارت وارده جبران می شود.
آیا شرکتی بوده که عضو بورس کالا شده باشد و به علت مشکلاتی که برایش پیش آمده از بورس خارج شده باشد؟
شرکت هایی در بخش خصوصی بودند که خارج شدند، دلیلش هم شفافیتی است که در بورس وجود دارد آن ها از نظر حجم تولید نسبت قابل توجهی را به خود اختصاص نمی دهند عموما در حوزه پتروشیمی شرکت هایی وجود دارند که به طور کامل متعلق به بخش خصوصی هستند و تولیدشان را در صنایع پایین دستی خود استفاده می کنند.
نسبت شرکتهایی که از بورس خارج می شوند به تعدادِ کل، چقدر است؟
این طور نیست که اگر شرکتی از بورس خارج شد دیگر برنگردد ممکن است شرکتی مثلا برای اورهال خارج شود و دوباره بازگردد اگر بخواهم از نظر حجم تولید و عرضه که در بورس صورت می گیرد آماری در این زمینه به صورت حدودی بدهم شاید تعداد این شرکت ها به نسبت کل حداکثر ۲۰ درصد باشد که البته آن ها هم دوباره بازگشته اند مثلا قیمت فولاد که افزایش پیدا کرده شرکت های مربوطه دوباره به بورس بازگشتهاند.
دلایل افزایش قیمت آهن چه مواردی بود آیا به سیاست های بورس کالا مرتبط بود؟
خیر، افزایش قیمت آهن چند علت داشت که از عوامل آن میتوان به افزایش تعرفه واردات و تعطیلی کارخانه هایی در چین اشاره کرد آن کارخانه ها چون صرفه اقتصادی نداشتند تعطیل شدند و دیگر تولیدشان به بازار عرضه نشد.این افزایش قیمت در محصولات مختلف متفاوت است مثلا قیمت ها در شمش به ازای هر کیلو از ۱۲۸۰ تومان به ۱۵۰۰ رسیده است. خیلی از کشورها برای اینکه از صنایع داخلی شان حمایت کنند برای واردات تعرفه وضع کردند.
درباره ریسک اوراق سلف موازی و اوراق گواهی سپرده کمی توضیح دهید.
بورس کالا فعلا در اوراق سلف موازی و گواهی سپرده کالایی است. اوراق سلف موازی نرخ سود تضمین شده ای دارد و فقط دارای ریسک نکول است مثل خرید اوراق مشارکت. ولی درباره اوراق گواهی سپرده مثل این است که کالا خریدیم با این تفاوت که قدرت مانور شما زیادتر است، مثلا اگر سکه داشته باشیم و هدفمان فروشش باشد باید به صراف مراجعه کنم و آن را بفروشم ولی اگر سکه را در سیستم بورس کالا در قالب اوراق گواهی خریده باشیم میتوانیم آن را به صورت آنلاین بفروشیم. در این حالت سکه دست خود شخص نیست و فقط گواهی سپرده اش را دارم .
در طرح قیمت تضمینی کشاورز باید تفاوت قیمت را از وزارت جهاد کشاورزی تا دو هفته بعد از فروش بگیرد به نظر شما این موضوع باعث نمی شود که کشاورز این مبلغ دیر به دستش برسد و وارد مراحل بروکراسی پیچیده اداری شود؟
ما در خوزستان این طرح را به صورت پایلوت اجرا کردیم و در بقیه استان های کشور در سال ۱۳۹۴ محصول ذرت، مشمول قیمت تضمینی نمی شد بلکه برای آن ها طرح خرید تضمینی انجام می گرفت که پول ها دیر به کشاورز پرداخت می شد در طرح قیمت تضمینی فصل برداشت که شروع می شد ما خیلی جلو بودیم چون کشاورز در این فصل محصولش را به انبار می داد و در کل فرآیند چند روز بیشتر طول نمی کشید و وقتی سفارش فروش را می داد دو روز بعد به مقداری از پولش می رسید به همین خاطر هم از این طرح استقبال کردند، چرا که سابقا دولت پول کشاورزان را در طرح خرید تضمینی دیر می داد ولی این طرح باعث شد که کشاورزان به مقدار خوبی از پول خود برسند در نهایت دولت گفت که در همه استانها این طرح انجام شود هرچند که نظر ما این نبود که این طرح در کل کشور انجام شود. در حال حاضر دولت در استانهایی که طرح خرید تضمیمنی اجرا می شد مبلغ خرید را به کشاورزان پرداخت کرده، ولی هنوز مابهالتفاوت قیمت خرید و قیمت تضمینی را کشاورز خوزستانی نداده است و با این کار تمام مزایایی که این طرح داشت زیر سوال می رود در صورتی که قرار بود تا دو هفته بعد از خرید، دولت مابهالتفاوت قیمت تضمینی و قیمت خرید را به کشاورز بدهد. ما از این بابت نگرانی شدیدی داریم.
برای رفع این نگرانی چه کردید؟ با دولت صحبت هایی در این زمینه صورت گرفته؟
به تازگی جلسه ای درباره این موضوع داشتیم و صحبت هایی در این مورد کردیم مسئولان وزارت اقتصاد و سازمان مدیریت در آن جلسه بودند. منابع باید توسط سازمان مدیریت اختصاص داده شود خزانه وزارت اقتصاد هم این منابع را به وزارت جهاد کشاورزی بدهد و وزارت جهاد هم این مبلغ را به کشاورز پرداخت کند. ما در آن جلسه، این موضوعات را درخواست کردیم.
چرا فقط ذرت و جو در طرح قیمت تضمینی قرار گرفتهاند؟
عمده ترین محصولات گندم، ذرت ، جو و کلزا (دانه ای روغنی) هستند، ولی محصولات باغی قابلیت ذخیره سازی ندارند. گندم هم خرید و هم فروشش حمایتی است باید تصمیم گرفته شود که آیا گندم می خواهد در قسمت عرضه اش به نانوایی ها و کارخانهای ها از حالت یارانه ای خارج شود یا خیر. چون گندم با قوت روزانه مردم سر کار دارد. آن چیزی می تواند در فرآیند بازار عرضه شود که حداقل یک طرفش یارانه نباشد.
در صحبت هایی که اخیرا با سفیر سوییس داشتید چه حرف هایی زده شد آیا قرارداد خاصی بسته شد، یا آیا قرار شد دو طرف آمد و شد هایی داشته باشند؟
در آن زمان صحبت هایی درباره بانک های سوییسی کردیم که مبادلاتِ پولی رینگِ صادراتی ما را انجام دهند که آن موقع اتفاقا یکی دو بانک هم ابراز تمایل کردند و حتی شرایط افتتاح حساب خود را نیز برای ما فرستادند اما بعد از اینکه آمریکا به آنها فشار آورد آن ها خیلی جدی به موضوع ورود نکردند، اما فکر می کنم تا چند وقت بعد بتوانیم کار را با آن ها شروع کنیم.
پس از اجرایی شدن برجام تمایل بورس های کالایی اروپایی یا آسیایی برای وارد مذاکره شدن با طرف ایرانی نسبت به گذشته بیشتر راغب شدند؟ اصلا صحبت هایی در این چند ماه بین دو طرف اخیر صورت گرفته است؟
ما نامه نگاریهایی با آنها کردهایم. وقتی میخواهیم در عرصه بینالمللی کار کنیم فرمول ها متفاوت است بعضی از بورس های اروپایی پروتکل های برای همکاری دارند اما باید برای همکاری استاندارد هایی مشترک وجود داشته باشد تا نهایتا آن کشور اروپایی و کشور مبدا بتواند با هم وارد مبادله شود علاوه بر این باید مبنای تامین مالی توسط آن کشور خارجی مشخص باشد. ما این موضوع را با جدیت با کشورهای اروپایی بررسی میکنیم. ولی چون هنوز بحثهای ما آشکار نشده و موضوع هنوز قطعی نیست، اسم آن ها را رسانهای نکردیم.
آیا کشوری وجود دارد که با قطعیت بتوانید بگویید که با آن ها کار می کنید؟
با قطعیت خیر. چون با بعضی از آسیایی ها کار کردن خیلی سخت است مثلا کار کردن با چین فرهنگ خاصی می طلبد هر چند که چین می تواند خیلی همکار خوبی باشد این کشور، روزی ۴.۵ میلیون بشکه نفت تولید می کند و به مصرف می رساند و البته چین در کل روزانه ۸.۵ میلیون بشکه نفت مصرف می کند که از مقدار تولیدش هم بیشتر است. بنابراین آنجا هم بازار مصرف خوبی است و در حوزه تولید می شود با آن ها کار کرد ولی مدل کاری ان ها تا حدی متفاوت است. کشور هایی هستند که می شود با آن ها کار کرد مثلا می توان روی قیر در هند کار کرد اضافه بر این در عراق امسال برنامه هایی داریم خیلی وقت است که برنامه های عراق گفته می شود ولی هنوز به نتیجه نرسیده چرا که ساختار عراق متلاطم بوده و برای این همکاری نیاز به حمایت دولت است هدفمان این است که در عراق یک تالار بورس کالا راه اندازی کنیم که احتمالا این بورس کالا در بصره افتتاح می شود. فعالیت بین المللی مان امسال زیاد تر خواهد شد محدودیت های پولی و بانکی که برداشته شود به این موضوعات کمک خواهد کرد.
درباره تامین مالی صنایع خودروسازی توسط اوراق سلف برایمان بگویید.
صنعت خودرو سازی بیش از هر زمان دیگری نیازمند تامین مالی برای فعالیت هایش است . از طرفی مردم ما به خودرو علاقه دارند ولی بعضا دلشان نمی خواهد سهام شرکت های خودروسازی را خریداری کنند چون وقتی سهام خودروسازی خریداری می شود در واقع در هزینههای شرکت شریک خواهند شد. زمانی سرمایه گذار دوست دارد فقط در خودرویی خاص سرمایه گذاری کند ما برای این سرمایه گذاران دو نوع گزینه داریم که یکی از آن ها اوراق سلف است به این صورت که خودرو به صورت واحد در نظر گرفته می شود، مثلا یک واحد اوراق سلف یک میلیون تومان به فروش می رسد. در حالت عادی اگر بخواهیم پراید بخریم باید ۲۰ میلیون تومان پول بدهیم ولی اگر اندازه ۲۰ میلیون از این اوراق داشته باشید می توانید یا پراید تحویل بگیرید یا اینکه پولتان را به علاوه سود دوره مشارکت بگیرید و از این معامله خارج شوید که نرخ آن با توجه به نظر هیئت پذیرش تعیین خواهد شد اگر نرخ های بانکی پایین آمده باشد این نرخ هم به همان نسبت پایین خواهد آمد ولی در سال های قبل نرخ های ما ۲۱ الی ۲۳ درصد بوده است تقریبا متناسب با نرخ بانک هاست البته می توانم بگوییم از نرخ بانک ها کمتر بوده چون فرمولی که نرخ سود بانکی حساب می شود مرکب است و سود به صورت دوره ای و روزشمار حساب می شود در حالی که در بورس اینطور نبود. یک گزینه دیگر هم اوراق گواهی مشارکت خودرو است که تفاوتش با سلف این است که شخص در خط تولید خودرو مشارکت می کند یعنی به جای اینکه کالا مبنا قرار بگیرد تولید آن کالا مبنا می شود این گزینه برای دلال هایی که خودرو خرید و فروش می کنند مناسب است زیرا آن ها می توانند به جای خرید و فروش خودرو، اوراق خودرو را خرید و فروش کنند. در حالت عادی وقتی خودرو پیش خرید میشود پروسه بسیار طولانی ای پشت سر گذاشته شده و فرد را در نوبت می گذارند و در صورت منصرف شدن هزینه هایی مثل سود انصرافشان را حساب می کنند که این مراحل طولانی است ولی وقتی کسی اوراق خودرو را داشته باشد همیشه یک خریدار وجود دارد که این اوراق را از فرد بخرد خیلی راحت می شود در صورت پشیمانی اوراق را واگذار کرد. دقیقا مثل اینکه سهام را می فروشیم.
به نظر شما در واگذاری خودرو در از طریق اوراق سلف موازی در بورس کالا احتمال دارد بازار سیاه به وجود آید؟
ما گفتیم اگر میخواهید از طریق بورس کالا تامین مالی کنیم و اوراق سلف یا مشارکت خودرو منتشر کنید باید اول پراید را در بورس کالا پذیرش کنید که بازار سیاه درست نشود. اول باید تعهد دهند که طبق آن تعهد مشخص شود که در روز چند پراید در بورس کالا عرضه میشود.
میزان عرضه این محصول در بورس کالا چقدر است؟
برنامه تولید و عرضه را قطعا به هیات پذیرش و بورس کالا خواهند داد و ما طبق آن تصمیم میگیریم که چطور بازار را مدیریت کنیم و چطور عرضه و تقاضا را با هم هماهنگ کنیم. فعلا در حوزه قیمتگذاری ما ورود نمیکنیم و بحث ما تامین مالی است.
این بازار، بازار آزاد را تحت تاثیر خواهد داد؟
خیر، این بازار نسبت یه بازار آزاد کوچک است، ولی اگر بزرگ شود بله. با بازارهای مالی میشود بازارهای نقد را کنترل کرد . ما با همین معاملات سلف میتوانیم کاری کنیم که قیمت خودرو پایین بیاید.
مشخص شده در این طرح چه خودروهایی قرار است تحت عنوان اوراق سلف موازی به فروش برسد؟
فعلا پراید ۱۳۱ را در نظر گرفتهایم و این موضوع برای شروع کار است، ولی آن گواهی سپرده خودرو که عرض کردم میتواند برای خودروهای جدید در نظر گرفته شود.
با توجه به اینکه پراید رتبه اول در حوادث جادهای را دارد و در کل دیدگاه خوبی در جامعه نسبت به این خودرو وجود ندارد. برای عرضه کالاهای خودرویی، مثل پراید شما استانداردهایی را قائل میشود؟
به هرحال این کالایی است که خودروساز در تیراژ بالا آن را تولید میکند. کالاهایی که در بورس کالا عرضه میشوند باید چند ویژگی داشته باشند باید عرضهی آنها نامحدود باشد اگر عرضه کم باشد بازار دچار مشکل میشود. پراید محصولی است که عرضه آن زیاد است و میتواند یک بازار را به وجود بیاورد، در حالی که اگر ما محصول دیگر را بیاوریم بازاری شکل نمیگیرد که تقاضاکنندهی زیادی به سمت آن بیاید، ولی اینکه پراید استاندارد دارد یا نه باید بگوییم که ظاهرا این خودرو استاندارد دارد . ما در بورس کالا، کالاهایی را میپذیریم که استاندارد ملی یا استانداردهای بینالمللی داشته باشند در غیر این صورت ما آن محصول را نمیپذیریم. اگر بخواهیم بپذیریم دیگر هیات پذیرش نداریم و کالا به بازار فرعی میرود، آنجا از سازوکار معاملاتی ما استفاده میشود و دیگر ما قیمتهای آنها را به عنوان یک مرجع قیمتی در بازار نشان نمیدهیم و فقط در بازار فرعی اجازه میدهیم آن ها مورد مبادله قرار بگیرد.
گفته میشود که بورس ایران چندان در اقتصاد این کشور تاثیر ندارد، فکر میکنید سهم بورس کالا در اقتصاد چقدر است و با برداشته شدن تحریمها چه تغییری خواهد کرد؟
حجم معادلات بورس کالا در بدترین شرایط ۰.۰۳ و در بهترین شرایط ۰.۰۷ از کل GDP کشور بوده است و همین آمار نشان میدهد که بورس کالا در اقتصاد کشور سهم دارد. در حال حاضر صنایع پتروشیمی و فلزات در بورس کالا مورد مبادله قرار میگیرد، بنابراین هرچه این سازوکار شفافتر باشد بهتر میشود از آن مالیات وصول کرد، این موضوع میتواند در حوزه درآمدهای دولت هم اثرگذار باشد هرچه این مکانیزیم بهتر عمل کند، اقتصاد شکوفاتر میشود هم تولیدکننده میتواند کالای خود را بهتر بفروشد هم کسی که خریدار است میتواند با قیمت بهتری کالا را خرید کند مهم این است که یک سازوکار عرضه و تقاضای خوبی را آنجا پیاده کنیم و بازار با به نحوی مهندسی کنیم که منافع بلند مدت عرضهکننده و مصرفکننده حفظ شود. ما اگر به منافع فقط یکی از اینها توجه کنیم بازار طولانی مدتی در این زمینه نخواهیم داشت.
چندین بار بحثهایی پیش آمده که در آن احتمال خروج پتروشیمیها از بورس کالا مطرح شده در این مورد توضیحاتی میدهید؟
چون بازار پتروشیمی بازاری شبه انحصاری است شورای رقابت به این موضوع ورود کرد و جلساتی با شورای رقابت با حضور نمایندگان وزارت صنعت و صنایع پاییندستی و بالادستی پتروشیمی یعنی هم عرضهکنندگان هم مصرفکنندگان پتروشیمی داشتیم و جمعبندی نهایی این بود که شورای رقابت حکم داد که کالای پتروشیمی باید در بورس بماند و فرصتی تعیین شد تا شورای رقابت دستورالعملی برای نحوه عرضه محصولات پتروشیمی در بورس کالا تعیین کند که این دستورالعمل با مشارکت ما، وزارت صنعت، صنایع بالادستی و پاییندستی و شورای رقابت در حال تدوین است. این دستورالعمل در صحن علنی شورای رقابت میرود و آنجا تصویب و ابلاغ میشود، بنابراین بحث خروج به هیچ وجه مطرح نیست. این موضوع همچنان مطرح است و وزارت صنعت روی این موضوع تاکید دارد. تنها مطرح کنندهی این بحث وزارت صنعت است و تاکنون هیچ شخص دیگری چه در دولت و چه در مجلس موافق این طرح نبوده است. حکم شورای رقابت در این خصوص این بوده که پتروشیمیها نباید از بورس کالا خارج شوند که هیچ، باید تقویت هم بشوند.
افرادی معتقدند کسانی که میخواهند پتروشیمی از بورس کالا بیرون بیایند به دنبال منافع شخصی هستند و میخواهد قیمتگذاری شفاف صورت نگیرد شما چقدر به این موضوع معتقد هستید؟ و خودتان فکر میکنید کسانی که میخواهند پتروشیمی در بورس کالا عرضه نشود هدفشان چیست؟
بدبینانهترین دلیل همین موضوع است ولی خوشبینانهترین حالت این است که آن ها می گویند من دلم میخواهد هر طور خواستم محصولام را به فروش برسانم، در حالی که این حرف مثل این است که بگوییم هر طور دلم خواست در خیابان رانندگی میکنم. بعضی به این اعتقاد دارند که ما هر کاری دوست داریم را می خواهیم انجام دهیم چون محصول را خودمان تولید می کنیم. در صورتی که اگر گاز و نفت که یک ثروت ملی است به عنوان خوراک پتروشیمی تامین نشود که این محصولات تولید نمی شود این خوراک فارغ از ارزان یا گران بودنش برای همه ی ملت ایران است و این باید طوری تخصیص پیداکند که به نفع ملت و عادلانه و با رعایت سیستم عرضه و تقاضا باشد نه اینکه من از فلان شخص خوشم بیاید و کالا را به او بفروشم این کالا یک کالای استراتژیک است و تلاطم های قیمتی آن در زندگی ما اثر گذار است. دوستان می گویند که چرا شما پتروشیمی را مجبور می کنید در بورس بفروشند خب اگر این کار را نکنیم در چه ساز و کاری می خواهند بفروشند؟ در همه جای دنیا یک ساز و کار نظارتی برای عرضه محصولات وجود دارد ما آن را نداریم و به جایش در سال ۱۳۸۹ بورس را جایگزین آن سیستم کرده ایم. ما یک پلتفرم نظارتی برای مسئولان ایجاد کردیم تا همه کالاهایشان را آنجا بفروشند و برای ارگان هایی که می خواهند بر قیمت نظارت کنند امکان نظارت فراهم شود. دیگر سیستم کنترلی جواب نمی دهد اینکه من مراقب شما باشم شما مراقب ایشان باشید و ایشان مراقب یک نفر دیگر باشند درست نیست و چرا که تا بالا همه همدیگر را می خریم سیستم نظارتی یعنی اینکه سازو کاری وجود داشته باشد که بتوان نظارت کرد. بورس آن سازو کار را فراهم می کند، نمی گویم خود بورس نظارت کند، بلکه منظورم این است که بورس بازار را تنظیم کند.
آیا به حکم شورای رقابت درباره عرضه پتروشیمیها در بورس اعتراضی شده؟ این حکم هم اکنون قطعی شده است؟
بله، بحث اش تمام شده فقط گفته اند البته قرار است دستور العملی نوشته شود که طبق آن مشخص شود پتروشیمی ها محصولاتشان را چطور در بورس کالا عرضه کنند. مثلا نقد ، نسیه یا در قالب قرارداد های بلند مدت باشد؟ بورس کالا چطور بازار را مدیریت کند چطور از تلاطم های قیمتی جلوگیری کنیم خلاصه دستور العملی قرار است نوشته شود که شامل این موارد است. نه اینکه دستور العمل بنویسند که پتروشیمی ها در بورس کالا عرضه بشود یا نشود. وزیر صنعت (محمدرضا نعمت زاده) طی نامهای به این حکم اعتراض کرده ولی اعتراض در شورای رقابت رد شده است، البته من از جزئیات ماجرا خبر ندارم.
کالاهای جدیدی که احتمال دارد در بورس کالا عرضه شود؟
مدتی است که به سمت اوراق بهادار محور کردن رفته ایم. در حال حاضر حوزه کشاورزی را تقویت می کنیم تا محصولات دیگری اضافه شوند از طرفی پیشنهاد دادیم که واردات محصولات کشاورزی هم از طریق بورس کالا انجام شود تا یک رقابت عادلانه ای صورت بگیرد و بین تولیدکنندگان خارجی و داخلی رقابتی داشته باشیم وقتی محصول وارد ایران می شود مشخص نیست چطور و با چه قیمتی عرضه می شود بعضا دامپینگ ای صورت می گیرد و قیمت های وارداتی کمتر از قیمت های داخلی می شود که نمی توان بر این ها نظارت کرد، ما این پیشنهاد را داده ایم که محصولات وارداتی از طریق بورس کالا عرضه شوند ولی هنوز این پیشنهاد تایید نشده است به نظرم اگر این اتفاق بیافتد کمک بزرگی به شفافسازی خواهد بود و تاکید اقتصاد مقاومتی هم بر شفاف سازی است. خارجی ها یک نگرانی دارند و آن این است که می گویند اگر ما محصولمان را آوردیم در ایران و فروش نرفت چه کنیم که ما برای آن هم راهکار داریم به آن ها گفتهایم که محصولاتتان را در انبارهایی در مناطق آزاد بیاورید و و در آنجا گواهی سپرده سپردهاش را بگیرید.
برای عرضه محصولات وارداتی در بورس کالا به نتیجه رسیدید یا کلا منتفی شده؟
نه منتفی نمی شود ما همیشه پیگیری می کنیم شاید نیازمند مصوبه قانونی باشد و شاید نیازمند فرهنگ سازی باشد. ما در هر کالایی چند وارد کننده عمده داریم، متاسفانه این افراد از شفافیت می ترسند و از این موضوع فرار می کنند.باید انقدر فضای مبهم و غیر شفاف بیرون مورد هجمه قرار بگیرد که یک ضمانت اجرایی قوی وجود داشته باشد که کسی دیگر نخواهد در فضای مبهم فعالیت کند و خود به خود به فضای شفاف بورس هدایت شود.
به نظر شما دلیل این ترسی که از آن صحبت می کنید چیست چرا بازرگانان ایرانی از شفافیت می ترسند ؟
چون در باقی بخش ها شفافیت وجود ندارد در بخش واقعی اقتصاد باید این شفافیت ایجاد شود البته این حرکت شروع شده مثلا در قانون مالیاتی که در سال ۱۳۹۵ اجرا می شود داریم که اکر کالایی را عرضه کنید و منشاء این کالا معلوم نباشد آن کالا در حکم قاچاق است.یا اگر برای هدفی که آن کالا تولید شده از آن کالا استفاده نکنید مثلا کارخانه سیمان آبیک هستید و به شما سوخت می دهند شما این سوخت را اگر برای مصرف سیمان استفاده نکنید کالای شما حکم قاچاق را دارد. در حال حاضر طبق قانون مالیاتی جدید کالایی که خارج از شبکه رسمی مورد معامله قرار بگیرد قاچاق محسوب می شود و مجازات های خیلی شدید دارد یکی از شبکه های رسمی بورس است.
برای کالاهای فاسد شدنی هم برنامه برای عرضه در بورس کالا دارید ؟
کالاهای فاسد شدنی می توانند از ظرفیت قراردادهای سلف استفاده کنند. اگر دامدار شیر تولیدی را در چند ساعت نتواند بفروشد این شیر فاسد می شود امکان خشک کردن شیر را هم ندارد، دامدار می تواند از اول کار فروش سلف انجام دهد و به شرکت های لبنیات اعلام کند تا آن هایی که نیاز دارند از او شیر را بخرند اما با قیمتی کمی ارزان تر و در قالب قرارداد سلف. شرکت های لبنیاتی هم طی این پروسه شیر را پیش خرید می کنند و دامدار می تواند که برای محصولاتش برنامه ریزی کند. درباره مسایل باغی هم باید بگویم برای محصولاتی که قابلیت نگهداری در سردخانه را دارند فروش از طریق گواهی سپرده برایشان قابل اجراست.
چرا در حالی که در کشور های دیگر سال هاست اوراق مشتقه مثل معاملات آتی، اختیار معامله وسوآپ روی انواع کالا ها انجام می شود ایران در این موارد چندان فعال نیست؟
کالاهایی که می خواهد دارایی پایه قرارداد مشتقه قرار بگیرد باید چند ویژگی داشته باشد، یکی این است که باید قیمت هایش در یک بازار نقد منظم منتشر شود و ویژگی دیگر این است که بازیگران زیادی داشته باشد و هر روز توسط بخش قابل توجهی از مردم دنبال شود این ها ۹ شرط دارد که تنها کالاهایی که این ۹ شرط را در کشور ما دارد سکه و ارز هستند خیلی از مردم قیمت ارز را دنبال می کنند خیلی از مردم قیمت سکه را دنبال می کنند سکه و ارز بازیگران قابل توجهی دارد یک عده کلا دلال ارز و سکه هستند یک عده دائما ارز را می خرند که به مسافرت خارجی بروند یک عده برای تجارتشان ارز را می خواهند سکه هم با اهداف مختلف توسط مردم خرید و فروش می شوند. اگر روی هر کالای دیگری قرارداد مشتقه از جمله futures و option انجام شود از آنجایی که این شرایط را ندارد خیلی موفق نخواهد بود مگر اینکه یک سری بازیگر بین المللی وارد کشور شوند (البته به شرطی که آن که عرضه ها وارداتی را هم در بورس کالا بیاورید) قرار داد مشتقه شان را هم بیاورند مثلا در شرکت های معتبر مواد غذایی شرکت های معتبری را بیاوریم و آن ها بازی را شروع کنند تا ما (تولیدکنندگان و مصرف کنندگان) هم به دست آن ها نگاه کنیم و بازی را یاد بگیریم وگرنه ما توفیقی نخواهیم داشت کما اینکه در بورس کالا قبل از من تلاش هایی خیلی زیادی همکارانم کرده بودند تا قرارداد مشتقه روی محصولات مختلف مثل کنجاله سویا، زیره ،مفتول مس و شمش طلا انجام دهند، اما اتفاق خاصی نیفتاده مردم ما با بازارهای مالی اصلا آشنا نیستند و یک دلیل دیگر این است که در بورس های کالایی کشورهای دیگر اول گواهی سپرده حسابی رونق گرفته و سلف صورت پذیرفته بعد به یک اوراق بلندمدت تر احساس نیاز شده است. برای همین است که ما سلف موازی و گواهی سپرده را جا می اندازیم. بورس های کالایی کشور های دیگر هم ۲۰ تا ۴۰ سال طول کشیده تا به مرحله ای از بازار مالی رسیده اند.
در بورس کالا از زمانی که شما در مرداد ماه سال ۹۴ سمت مدیر عاملی اش را گرفتید تاکنون چه تحولاتی رخ داده است؟
ما چند برنامه را محور اصلی کار خود قرار دادیم اول اینکه بازار نقدی را تقویت کردیم به فرض اگر تولید کننده ای مشکلی داشت یکی از تولید کنندهها می گفت شما چرا برای قیمت ها سقف می گذارید ما سقف قیمت را برداشتیم ولی از آن ها تعهد گرفتیم که کل عرضه خود را در بورس انجام دهند و این کار باعث شد عرضه ها زیاد و بازار فیزیکی تقویت شود در حوزه تقاضا هم بعضی از محدودیت ها را برداشتیم مثلا سهمیه های ماهانه ای که در سایت بهین یاب وزارت صنعت بود را سالیانه کردیم بازار فیزیکی ما نسبتا خوب بود علی رغم اینکه ما با رکود مواجه بودیم حجم معاملات ما کاهش محسوسی نداشت البته کاهش ارزش داشتیم و آن به این خاطر بود که قیمت های جهانی به شدت کاهش پیدا کردند در حوزه بازار مشتقه آنلاین تریدینگ (معاملات برخط) را تقویت کردیم و این منجر به ورود مشتری های جدید به بازار شد. بازار مشته ما هم نه تنها کاهش نداشت بلکه رشد هم داشت در حوزه تبدیل به اوراق بهادارسازی دارایی ها هم همین ماده ۳۳ و معامله ۱۹۰ هزار تن ذرت را داشتیم. گواهی سپرده سکه را راه انداختیم اوراق سلف متعددی را که برای تامین مالی منتشر کردیم به اینکه ساختار بازار مالی بورس کالا هم شکل بگیرد کمک کرد.
منبع: ایسنا
ارسال نظر