به گزارش «پایگاه خبری بورس کالای ایران»، مشروح گفتوگوی ایسنا با حامد سلطانینژاد، مدیرعامل بورس کالا ایران را در ادامه می خوانید.
رییس جدید سازمان بورس برنامه های متعددی را برای اداره بازار سرمایه ذکر کرده است، از جمله این برنامه ها توسعه ابزارهای مالی بود. به نظر شما با توجه به اینکه انتخابات ریاست جمهوری در راه است، چقدر احتمال دارد که وقت کافی برای تحقق این برنامه ها وجود داشته باشد؟
برنامههایی که شاپور محمدی اعلام کرد دقیقا آن هایی بودند که باید انجام میشد. بورس ما به تنوع ابزار نیاز دارد. زمانی ما فکر میکردیم با تنوع بازار بتوانیم به توسعه برسیم. این موضوع در زمان خودش اثر خوبی هم داشت، چرا که بازارهایی همچون فرابورس و بورس انرژی ایجاد شد. در حال حاضر در حد کفایت تنوع بازاری را ایجاد کردیم و باید دنبال تنوع ابزارهای مالی باشیم. راهاندازی ابزارهای مالی کار سادهای نیست. مطالعات انجام شده نشان میدهد ۹ مولفه باید وجود داشته باشد تا یک ابزار مالی راهاندازی شود. راهاندازی ابزارهای مالی نیاز اقتصاد ماست. ابزارهای مالی درجات مختلف ریسکپذیری و ریسکگریزی را میتواند پاسخگو باشد.
مدتی است که معاملات آنلاین سکه در بورس کالا انجام می شود و تعدادی سکه که نسبت به حجم معاملات کل سکه در ایران زیاد هم نیست در بورس کالا در این مدت مبادله شده است. فکر می کنید این معاملات با این حجم نسبتا کم می تواند در بازار سکه تاثیر معنی داری داشته باشد؟ از طرفی سکه یک ابزار مالی رایج در بورس های دنیا نیست، فکر می کنید با این وجود این معاملات بتواند در بازار جای پای خود را محکم کند؟
سکه یکی از ابزارهایی است که آن ۹ ویژگی مذکور را دارد. در ایران برای دیگر کالاها هم باید این ویژگیها را ایجاد کرد. قیمت سکه به صورت روزانه توسط مردم دنبال میشود و آن طرفداران و بازیگران زیادی دارد. از طرفی برای سکه بازاری وجود دارد که در آن بازار قیمتهایش تعیین می شود. تلاشهایی هم در بورس کالا شده که روی کالاهای دیگر مثل مفتول مس و کنجاله سویا قرارداد آتی راهاندازی میشود، ولی هر کدام به دلایلی راهاندازی نشدند. اینطور نیست که ابزارهای جدید راه بیفتند و خودشان اتوماتیک ادامه فعالیت دهند. باید پای آنها بایستیم و کمک کنیم تا آن ابزار شکل گیرد، حتی اگر شده خودمان یکسری معاملات را راهنمایی کنیم تا انجام شود. در مورد قرارداد آتی سکه هم همینطور بوده سال ۱۳۸۷ که قرارداد آتی سکه راهاندازی شد مثل گواهی سپرده سکه در حالت کنونی بود، حتی چند نفر به من گفتند که فقط در این بازار فعالیت میکنند که این ابزار زنده بماند تا بازیگران دیگر هم به آن ملحق شوند و در حال حاضر میبینیم که این بازار حجم نسبتا بزرگی را به خود اختصاص داده، در مورد گواهی سپرده هم باید آن مدت لازم طی شود.
آیا ساعت معاملاتی گواهی سپرده سکه قرار است افزایش یابد؟
گواهی سپرده باید ساعت معاملاتیاش آنقدر افزایش پیدا کند که بازیگران بتوانند جذب این بازار شوند. با توجه به زیرساختی که توسط شرکت مدیریت فناوری سپردهگذاری فراهم شده زمان انجام معاملات سکه تا ساعت ۱۲و ۳۰ دقیقه است، در حالی که بازار طلای ایران بازاری بعد از ظهری است. همه اینها را کنار هم بگذاریم بازار گواهی سپرده سکه هم میتواند تبدیل به بازاری مثل قرارداد آتی سکه شود و همانطور که این بازار ریسکهای بازار طلا را تا حدودی مدیریت میکند این اتفاق میتواند در مورد گواهی سپرده هم بیفتد.
با توجه به این که تنها عرضهکننده سکه بهار آزادی بانک مرکزی است در مورد عرضه و تقاضای این ابزار مالی مشکل خاصی پیش نمیآید و مکانیزم عرضه و تقاضا را با مشکل مواجه نمیکند؟
عرضه اولیه سکه توسط بانک مرکزی صورت میگیرد، ولی وقتی سکه در دست مردم میافتد این عرضه و تقاضاست که تعیین میکند چقدر سکه در بازار باشد. در سالهای قبل زمانی بود که بازار سکه ملتهب شد و قبول داریم که ۹۰ درصد از این بازار یک بازار تحت تاثیر التهاب و تقاضای سفتهبازی بود که به واسطه افزایش قیمت ارز آن موضوعات پیش آمد. راهکاری که بانک مرکزی در آن زمان داشت این بود که سکه را پیشفروش و حراج کند و در نتیجه برای خرید سکه جلوی بانک کارگشایی صف تشکیل و سکه سهمیهبندی شد. این موضوعات در این دوره و زمان از یک اقتصاددان پذیرفته نیست. افرادی که در صف خرید سکه ایستاده بودند دنبال خود سکه نبودند، بلکه به دنبال افزایش قیمت آن بودند. ما اگر در آن زمان بازار مشتقه قوی سکه داشتیم و مردم را به سمت آن بازار سوق میدادیم هیچ مشکلی پیش نمیآمد، چرا که مردم برای خرید سکه در آن بازار میتوانستند پوزیشن بگیرند، اما در آن زمان بدترین راهکار را انتخاب شد. مردم صف کشیدند و حتی آن خرید را اینترنتی هم نکردیم. در حالی که تقاضای سفتهبازی با ابزارهای مالی میتواند خوب مدیریت شود. به نظر من بانک مرکزی هم در این حوزه، میتواند کمک کند و در بحث سکه میتواند پوزیشن بگیرد. در کشورهای دیگر هم بانک مرکزی از قواعد بازار تبعیت میکند البته دنبال نفع هم نیستند، یعنی حرکاتی که بانک مرکزی کشورهای خارجی انجام میدهند حرکاتی غیرانتفاعی است و به منظور تنظیم بازار رخ میدهد نه برای کسب منفعت؛ این اتفاق در آینده میتواند در بازار ارز رخ دهد.
چندی پیش سیمان که از بورس کالا خارج شده بود دوباره در این بورس عرضه شد. از طرفی برای اینکه کشف قیمت درست در مورد این کالا یا کالاهای دیگری که در بورس عرضه می شود صورت گیرد، باید کل تولید آن از طریق بورس عرضه شود. از آن مدت که دوباره مقداری سیمان در بورس کالا عرضه شد تا الان آیا گفتوگوهایی صورت پذیرفته تا بتوان کل تولید سیمان داخل از طریق بورس کالا مبادله شود؟
اینکه سیمان در بورس کالا مبادله شود یا نشود، بسته به نظر خود عرضهکنندههاست. عرضهکنندهها بارها اعلام کردند که ما در این زمینه مشکلی نداریم و فقط منتظر چراغ سبز وزارت صنعت، معدن و تجارت هستیم، چرا که مسئول تنظیم بازار وزارت صنعت، معدن و تجارت است. از طرفی تنظیم بازار فقط در حالتی نیست که عرضه کمتر از تقاضا باشد، بلکه در شرایطی که عرضه از تقاضا پیشی میگیرد هم باید تنظیم بازار صورت گیرد. تولیدکنندهها منتظر هستند که وزارت صنعت، معدن و تجارت با این موضوع موافقت کند. ما برای پتروشیمیها این سازوکار را فراهم کردیم تا بتوانند آزادانه محصولاتشان را بفروشند. سیمانیها هم میتوانند از این ساختار استفاده کنند و محصولاتشان را مخصوصا در رینگ صادراتی بفروشند. در حال حاضر که ما با مازاد عرضه روبهرو هستیم در بخش صادراتی سیمان بعضا خبرهایی در خصوص رقابت منفی شرکت های سیمانی در بازارهای خارجی منتشر می شود که این اتفاق به نفع این صنعت نیست.
در گذشته ایران مقدار نسبتا زیادی سیمان به عراق صادر میکرد و در حال حاضر عراق برای بازار سیمانِ وارداتی، تعرفه گذاشته است و این تعرفه باعث شده صادرات ایران به این کشور به شدت کاهش یابد و رغبتی برای صادرات سیمان از ایران به عراق وجود نداشته باشد. در نتیجه چهطور میتوان در رینگ صادراتی بورس کالا فعالیت کرد و به کدام کشورها میتوان سیمان صادر کرد؟
کشورهای همسایه همه میتوانند بازاری برای سیمان ما باشند. در بازدیدی که از ترکمنستان داشتیم دیدیم که آنها مصرفکننده سیمان هستند و پروژههای ساختمانی زیادی دارند، اما ساختمانهایشان را با سیمان ترکیه، چین یا قزاقستان میسازند. با اینکه ما با ترکمنستان کارخانه سیمان در خراسان داریم و شاید نهایتا ۲۰۰ کیلومتر با این کشور فاصله داشته باشد و برای ورود سیمان چین به ترکمنستان هزینه حمل زیادی نیاز است. کشورهای ترکیه و قزاقستان هم همینطور. از طرفی در صادرات سیمان هزینه حملونقل بسیار مهم است، چرا که کالایی است که چگالی بالایی دارد و حملاش چندان کار راحتی نیست، در نتیجه مهم این است که در این مورد بازاریابی صورت بگیرد و مزایده در جامعه بزرگی انجام شود.
در هفته های گذشته مرغ در بورس کالا عرضه شد به نظر شما این مقدار عرضه مرغ در بورس کالا چه تاثیری میتواند در کلیت عرضه و تقاضا و قیمت این محصول داشته باشد؟
فعلا تاثیری ندارد، چون حجم عرضه اش کم است.
آیا امکان دارد در آینده نزدیک حجم عرضه مرغ در بورس کالا افزایش یابد؟
کسی که مرغ را در بورس کالا عرضه میکند دیگر نباید این کالا را بیرون از بورس عرضه کند. البته در حال حاضر بحث ما روی مرغ منجمد است، چرا که مرغ گرم ماندگاریاش کم است و اگر بخواهند از سازوکار بورس برای فروش آن استفاده کنند باید از ابزار مالی سلف استفاده شود تا قبل از تولید اوراقاش در بورس کالا معامله شود، اما در مورد مرغ منجمد باید کل عرضه در بورس کالا صورت پذیرد و اگر خریداری دسترسی به بورس ندارد باید برایش دسترسی ایجاد شود و به بنکدار و یا تولیدکننده کد معاملاتی داده شود. نمیشود مرغ را با قیمتی متفاوت و حتی بالاتر از بازار در بورس کالا عرضه کرد و بگوییم که ما به وظایفمان در قبال بورس کالا عمل کردیم.
آیا در این مدت بورس کالا با اتاق بازرگانی دربارهی مبادلات محصولات خاصی در بورس کالا گفتوگویی کرده و به تفاهمهای خاصی رسیده است؟
این صحبتها صورت گرفته ولی مهم این است که ببینیم تجار و بازرگانان ما دنبال شفافیت هستند یا خیر. فرهنگ مردم ما عموما فرهنگی است که خیلی دوست ندارند کسی سر از کار آنها در بیاورد. دوست ندارند کسی متوجه شود فلان کالا را چقدر خریدند چقدر فروختند و چقدر سود کسب کردند تا زمانی که این فرهنگ وجود دارد راهاندازی بورس کار راحتی نیست. از طرفی باید دید که بیرون از بورس چه شرایطی وجود دارد که دیگران میخواهند معاملات خود را بیرون از بورس انجام دهند. شاید برای افرادی فعالیت در فضای مبهم که از قوانین خاصی هم تبعیت نمیکند بهتر باشد، چرا که از فردا به مردم بگویید که در خیابانها هر طور که خواستند رانندگی کنند یک عده خیلی خوشحال خواهند شد، ولی مهم این است که در اخر چه اتفاقی برای آن جامعه میافتد. اگر در خیابان هر کس هر طور که میخواهد رانندگی کند در روزهای اولیه همه چیز بهم میریزد ولی قاعدتا بعد از مدتی افراد باهم به توافقهایی میرسند. موضوع بورس هم همین است در حال حاضر در خارج از بورس افراد به یکسری توافقهایی با هم میرسند که بعضا آن توافقها جذاب هم هستند در نتیجه یک دلیل مخالفت برای ورود محصولات به بورس همین موضوع است.
اخیرا تعدادی از خودروهای لوکس به عنوان کالای قاچاق کشف شده گفتهاند که قرار است این خودروها را امحاء کنند فکر میکنید همچنان که سابقا کالاهای قاچاق به صورت مزایدهای در بازار آزاد عرضه میشد بشود این خودروها را به جای امحاء کردن از طریق بورس کالا عرضه کرد؟
در مورد کالاهای قاچاق باید سیاست طوری باشد که همه از این کالاها فرار کنند. اگر تصمیم گرفته شده که خودرویی با مشخصات خاص به ایران وارد نشود به نظرم اجرای قانون بر هر چیزی مقدم است. به نظر من بهتر است قانون دور زده نشود. بورس کالا خود مخالف جدی قاچاق است و شاید یکی از دلایلی که بعضیها با بورس کالا مخالفند همین موضوع باشد. البته قاچاق فقط آن چیزی نیست که بیضابطه و غیرقانونی از خارج وارد میکنیم. هر کالایی که مبداش مشخص نباشد و یا اینکه در مواردی غیراز آنچه تعیین شده استفاده شود، قاچاق محسوب میشود. مثلا فرض کنید به کارخانه سیمان برای تولید این محصول سوخت داده میشود. اگر این سوخت در جایی دیگر به کار گرفته شود، قاچاق محسوب میشود. علاوه بر این اگر عدهای کالایی را احتکار کنند و بعد از مدتی بفروشند این موضوع قاچاق است، چرا که تجارت با قاچاق متفاوت است. وظیفه تاجر این است که تولید را به مصرف برساند، اما قاچاق سوءاستفاده از تجارت است.
چقدر امیدوار هستید بورس آتی ارز در آینده نزدیک افتتاح شود؟
امیدواری ما در این زمینه زیاد است و در عمل هم این امیدواری را هم ثابت کردیم. ما زیرساختها را برای بورس ارز آماده کردیم و حتی بازاریابیاش را انجام دادیم. به سراغ فعالان بازار رفتیم که ببینیم خواستههایشان چیست. در این مورد کتاب هم تالیف کردیم بهطور خلاصه ما هر کاری که میشد در این زمینه انجام دادیم تا اینکه بورس ارز راه بیفتد، اما اینکه آیا به صورت واقعی این بورس راه میافتد یا خیر باید بگویم این موضوع یک تصمیم و سیاستگذاری است. اگر من در جایگاه سیاستگذار پول بودم شاید میتوانستم به شما بگویم که بورس ارز میتواند راهاندازی شود یا خیر، اما به عنوان یک کارشناس به نظر من نیاز است که این بورس راهاندازی شود، چرا که یکی از قطعات پازل بازار مالی است. سرمایهگذار خارجی برای فعالیت در ایران اولین چیزی که میخواهد پوشش ریسک نرخ ارز است. اگر او فردا به ایران بیاید و دلارش را با نرخ ۳۰۰۰ تومان به ریال تبدیل کند و در انتهای فعالیتهای خود ۲۰ درصد هم سود کسب کند و در این بین نرخ دلار بالا برود، از طرفی ۲۰ درصد سود کرده و به خاطر بالارفتن نرخ ارز مثلا ۵۰ درصد زیان کرده در نتیجه در چنین شرایطی برای سرمایهگذاران خارجی، سرمایهگذاری در چنین جایی به صرفه نیست. سرمایهگذاران مالی به دنبال بردن کالا نیستند، بلکه به دنبال پول هستند و قطعا در این شرایط به یک بازار پوشش ریسک نیاز دارد.
در حال حاضر اگر سرمایهگذاران خارجی بخواهند در ایران کد معاملاتی بگیرند شرکت سپردهگذاری مرکزی و تسویه وجوه (سمات) رسما نمیتواند به آنها کد دهد و وزارت اقتصاد و سازمان بورس باید کد معاملاتی این سرمایهگذاران را تایید کند تا به آنها کدی اختصاص پیدا کند. شما در سالهای گذشته مدیر عامل سمات بودید از دیدگاه شما این موضوع مانعی برای سرمایهگذاری در ایران نیست؟
ما دو نوع سرمایهگذاری داریم سرمایهگذاری کلان و خرد. در نوع خردش ما باید هر سازوکاری که برای سرمایهگذاران ایرانی میگذاریم برای خارجیها هم بگذاریم تا اگر سرمایهگذار خارجی در کشور دیگر هم خواست آنلاین شود و معاملاتی انجام دهد یا شبکه کارگزاری ما آنجا حضور داشته باشد یا اینکه ما احراز هویت جای دیگر مانند یک بانک خارجی را به رسمیت بشناسیم، اما سرمایهگذار کلان پولاش را در سیستم ما نمیگذارد که سهام بخرد. او باید به جایی اعتماد کند تا پولاش را به آنجا دهد و آنجا هم جایی نیست جز Custodian ها. آنها پولشان را به Custodianها میدهند و از آنها میخواهند Risk Exposure سرمایه ایران را داشته باشند. در بخشهای بینالملل سازمان بورس روی Custodianها کار میکرد و موانع حقوقیشان را مرتفع میکند.
بورس کالای ایران در ماههای گذشته با بورس کالای ترکیه در ایران دیدارهایی داشت و مذاکراتی برای همکاری با آنها انجام داد. آیا این مذاکرات تاکنون نتیجه خاصی داشته است؟
آنها برای ما یک پروپوزال فرستادند و هنوز کار ما در مرحله پروپوزال است. البته بورس کالای ترکیه مقدار تغییرات مدیریتی داشته و نمیدانیم موضع جدید آنها چیست.
انتظار بورس کالای ایران از بورس کالای ترکیه چیست؟ طی قراردادهایی که احتمال دارد بین دو طرف بسته شود چه موضوعاتی قرار است مدنظر قرار گیرد؟
اگر تابلوی بورس ما در بورس استانبول نصب شود گشایشهای زیادی در این زمینه حاصل خواهد شد. دو نفر که در حوزه بینالملل با هم معامله میکنند خیلی دست به عصا کار میکنند، ولی اگر بورسها به عنوان واسط وارد شوند و این دو را به هم وصل کنند اتفاق خیلی خوبی میافتد. اینکه اسم x و y را به عنوان سلطان در واردات و صادرات بشنویم در دنیای فعلی نامتعارف است. اینکه عدهای حوزهای را منوپل کنند و از مزیت آن بهرهمند شوند برای دنیای امروز نیست. بورسها ذاتا آنتی مونوپل هستند. بهطور مثال در حال حاضر واردکنندگان PVC برای واردات این محصول دست و پایشان میلرزد، چرا که از طرفی کارخانهها به اورهال رفتند و آن واردکنندگان از این میترسند که نکند ما سفارشی ثبت کنیم و عدهای خاص با هدف زمینزدن آنها بازار را پر از PVC کنند.
ارسال نظر