به گزارش «پایگاه خبری بورس کالای ایران»، مهرداد اکبریان از مبحث قیمت گذاری انواع محصولات سنگ آهن و فرآورده های آن و نزدیک کردن قیمت ها برای تولید و قیمت جهانی به عنوان نقطه اختلاف بخش معدن با بخش صنعت یعنی تولید کنندگان سنگ آهن و فولاد نام برد.
وی ادامه داد: به طوری که در مقابل تلاش فولادی ها برای خرید مواد خام یا ماده اولیه به قیمت پایین تر، بهره برداران معدن در تامین منابع مالی اجرای طرح های توسعه ای خود با مشکل مواجه اند.
این مقام صنفی در بیان سیاست های دولت فعلی و دولت های گذشته مبنی بر کنترل شرایط تولید و مصرف سنگ آهن، فرمول قیمت گذاری انواع محصولات سنگ آهن و فرآورده های آن را مورد اشاره قرار داد و با تاکید بر غلط بودن این فرمول قیمت گذاری، خواستار آزادسازی نرخ ها شد؛ چراکه هر گونه قیمت گذاری که بر مبنای عرضه و تقاضا در بورس انجام نشود محکوم به شکست است.
وی با طرح این سوال که آیا در این فرمول آنالیز قیمتی شمش فولاد درست است یا خیر؟، نوسانات قیمت فولاد را مورد اشاره قرار داد و یکی از دلایل بالا بودن قیمت شمش فولاد را غلط بودن شرایط مدیریت تولید فولاد ذکر کرد.
وی همچنین از نامناسب بودن شرایط عرضه و تقاضای داخل کشور برای جذب شمش به عنوان دیگر دلایلی نام برد که در برخی از برهه های زمانی منجر به کاهش قیمت شمش می شود.
این فعال صنعت سنگ آهن اظهار داشت: اگر چه از نظر مفهومی معدن جزء زنجیره تکمیل ارزش فولاد محسوب می شود، اما در اجراء، تفاوت بسیاری میان فولاد و معدن وجود دارد که این تفاوت ها شامل معدن داری، اکتشاف و استخراج معدن، کوره، نوع ماشین آلات و حتی نوع سرمایه گذاری ها در بخش معدن، است.
وی اضافه کرد: درست است که سرمایه گذاری های کلانی در فولاد انجام می شود اما این سرمایه گذاری ها به شکل سازه،ساختمان و ماشین آلات است. این درحالی است که در برخی مواقع هزینه هایی که برای معدن انجام می شود ممکن است منجر به سود آوری نشود و به طوری که بابت این هزینه ها و سرمایه گذاری ها، غرامتی به بخش معدن پرداخت نمی شود. به عنوان مثال برای معدنی که در۴۰ کیلومتری وسط بیابان قرار دارد باید با هزینه چند میلیاردی، ۴۰ کیلومتر راه احداث شود. اما پس از این هزینه اگر آن معدن سنگ نداشته باشد یا سنگ آن تمام شود، برای جاده احداث شده رقمی تعیین و غرامتی پرداخت نمی شود. بر این اساس نه تنها باید قیمت انواع محصولات سنگ آهن و فرآورده های آن آزاد شود بلکه این آزاد سازی قیمت ها باید در مورد کنسانتره و گندله هم صورت گیرد تا به این واسطه کنسانتره تولیدی باید از قدرت رقابت با قیمت کنسانتره ی وارداتی برخوردار شود. در واقع خط دهی معدن و صنعت برای ۱۰ سال آینده باید یک خط دهی درست باشد که به واسطه آن بتوان شاهد شفافیت و آزاد سازی قیمت بود.
عضو هیئت مدیره انجمن تولیدکنندگان و صادرکنندگان سنگ آهن در این میان مطالبات دولتی را مورد اشاره قرار داد که این مطالبات شامل عوارض، بهره مالکانه، حقوق دولتی، مالیات تکلیفی، مالیات عملکرد، مالیات حقوق، بیمه، مالیات ارزش افزوده، بیمه کارگری، بیمه پیمان کاری، بیمه معدن، جرائم محیط زیست، جرائم منابع طبیعی است.
وی عنوان کرد: افزایش یا افزوده شدن این مطالبات به طور سالیانه سبب شده است که به رغم برنامه ریزی شرکت های سنگ آهنی برای بهره برداری از پروژه های خود در زمان های تعیین شده، شاهد عدم اجرای این پروژه ها در موعد مقرر باشیم.
وی تصریح کرد: می دانیم که اگر دولت موضوع عوارض را مطرح کند امروز با عنوان پنج درصد، فردا ۱۰ درصد و ۱۵ درصد مطرح می شود و همین طور این ارقام افزایش می یابد. در واقع افزایش و کاهش این اعداد به صورت روانی باعث می شود که نتوان به ادامه کار و اجرای پروژه تعریف شده پرداخت.
اکبریان از دولت تدبیر و امید درخواست کرد که معدن داری مخصوصا سنگ آهن را در ایجاد ارزش افزوده تولید و طی کردن پلکان تکمیل زنجیره تولید فولاد مورد حمایت قرار دهد.
وی که معتقد است طول عمر معدن داری بخش خصوصی در کشور به زور به پنج سال می رسد، عنوان کرد: صنعت فولاد در کشور از عمر نزدیک به شصت سال برخوردار است. به طوری که این عمر سبب شده است تا آن ها به واسطه ارتباطات قوی تر خود، با آگاهی زودتر از سیاست های دولت، قادر به تاثیر گذاری در این سیاست ها نیز باشند. از سوی دیگر در بخش فولاد به ویژه فولادی هایی که از قدیم به ارث مانده مانند ذوب آهن اصفهان، فعالیت آن خیلی وقت است که به لحاظ تکنیکی از توجیه اقتصادی خارج شده است؛ به طوری که این مدیریت پرهزینه سبب شده تا این کارخانجات به جای کمک به افزایش تولید ناخالص ملی، خود به مصرف کننده پتانسیل ها و ذخایر منطقه تبدیل شوند.
این مقام صنفی تاکید کرد: باید استقلال بخش معدن حفظ شود. دولت نمی تواند بخش معدن را به لحاظ بوروکراسی اداری و حقوقی زیر مجموعه بخش صنعت و فولاد ببیند. ای کاش آن دوستانی که روزی تصمیم گرفتند وزارت معدن را منحل و به یک معاونت ضعیف در بخش صنعت، معدن، تجارت تبدیل کنند، امروز را می دیدند. خطر بزرگی که بخش معدن ایران مخصوصا معادن سنگ آهن را تهدید می کند، این است که به شدت بخش خصوصی در این حوزه در حال تضعیف شدن است.
شایان ذکر است، در دولت نهم قیمت گذاری سنگ آهن مورد مناقشه قرار گرفت و نهایتا به ایجاد یک فرمول جدید منتج شد. بر مبنای این فرمول به طور میانگین قیمت گندله معادل ۲۳ درصد قیمت شمش فولاد خوزستان و قیمت کنسانتره هم معادل ۱۳ درصد قیمت شمش تولیدی شرکت مزبور تعیین شد. در دولت یازدهم توسط وزارت صنعت،معدن و تجارت مورد دخل و تصرف قرار گرفت،به طوری که به بهانه رکود صنعت فولاد و انباشت محصولات فروخته نشده فولادی این وزارتخانه به طور میانگین ۲درصد از قیمت کنسانتره و گندله آهن به نفع فولادی ها اقدام کرد.
شرکت های تولید کننده سنگ آهن که از دهه ۸۰ در بورس خصوصی شده اند همواره قیمت گذاری دولتی را مورد اعتراض قرار داده اند. در آخرین محموله های صادراتی قیمت ۸۱ دلار یعنی حدود ۳۱۰ هزار تومان برای صادرات یک تن کنسانتره ثبت شده و این در حالی است که قیمت فروش داخلی این محصول به فولادسازان داخلی به ۱۵۰ هزار تومان هم نمی رسد، به این معنی که کنسانتره تولیدی سنگ آهن بیش از ۵۰ درصد ارزان تر از محموله های صادراتی به فروش می رسد. این در حالی است که بهره برداران از معادن همچنان مجبورند بابت بهره برداری از معادن بهره مالکانه و حق انتفاع سنگینی را بپردازند.
ارسال نظر