به گزارش «کالاخبر» به نقل از سنا، گفت و گوی محمدکاظم مهدوی، مدیرعامل کارگزاری آپادانا را در ادامه می خوانید:
* طی سالهای گذشته سرکوب قیمتها و مقاومت در برابر مکانیسم بازار در اقتصاد ایران چه پیامدهایی به همراه داشته است؟
در سالهای اخیر شاهد دخالتهای زیادی در قیمت و مبادلات کالاها از سوی نهادهای مختلف با هدف حمایت از مصرفکننده بوده ایم که به جرات می توان گفت این اقدام نتیجه عکس داشته است. به عبارت دیگر وقتی قیمت جهانی یک کالا افزایش مییابد و ما نتوانیم در بازار داخل، قیمت واقعی برای کالاها داشته باشیم، نتیجه آن بر هم خوردن نظم بازار و رشد قاچاق میشود. بر همین اساس حتی کالاهایی که از نظر اقتصادی حمل آنها به دلیل حجیم بودن دشوار است هم در این مدت به خارج از کشور قاچاق شدند، این موضوع سبب رشد چند برابری قاچاق به خصوص در مورد کالاهای قابل حمل شد. علاوه بر این، قیمتگذاری دستوری، بخش تولید را نیز ناتوان و فرسوده کرده است و در مقابل عدهای واسطه، سود سرشاری از اختلاف قیمت دولتی و آزاد به دست آوردهاند.
متاسفانه همواره با کوچکترین التهابی در اقتصاد ایران، قیمتها سرکوب می شوند و هنگامی که شرایط به بحران می رسد، شاهد خارج شدن قیمتها از کنترل هستیم؛ چراکه سرکوب قیمت، واسطهگری را رواج می دهد، می توان گفت همه این مشکلات به نظرات غیرکارشناسی برمی گردد.
* سیاستگذاران چاره بسیاری از مشکلات در این خصوص را استفاده از بورسهای کالا معرفی میکنند؛ آیا این رویکرد نشان دهنده کسب تجربه از اتفاقات گذشته در خصوص معاملات کالایی و کنار رفتن سایه قیمتگذاری از اقتصاد است؟
اینکه مدیران دولتی، سیاستگذاران و نمایندگان مجلس برای تنظیم بهینه بازار کالاها سازوکار بورس کالا را انتخاب میکنند به این دلیل است که همه تجربه های قبلی برای سرکوب قیمتی، شکست خورده و همین موضوع نگاه ها را به سمت نظام بازار سوق داده است.
به عبارت دیگر وقتی مسوولان مشاهده میکنند که با روشهای سنتی تولیدکنندگان یکی پس از دیگری از چرخه رقابت حذف میشوند چارهای جز انتخاب سازوکارهای بازار سرمایه ندارند. در سالهای گذشته بخشی از مدیران دولتی و نمایندگان مجلس تصور میکردند که با قیمتگذاری دستوری و شیوههای سنتی قادر به تنظیم و مدیریت بازار هستند، اما اجبارها و واقعیتهای اقتصادی به آنها نشان داد که این مسیر چارهساز نیست. زمانیکه با وجود اختصاص منابع هنگفت برای پرداخت یارانه، همچنان بازار متعادل نیست و محصول با قیمت تعیینشده به دست مصرفکننده نمیرسد، مشخص است که این روش کارایی ندارد، روشی که تولیدکنندگان را نیز با مشکلات جدی روبهرو کرده است.
بر همین اساس، استفاده از ابزارهای شفاف بازار سرمایه در بورس کالا، تنها گزینه برای احیای اقتصاد و تولید کشور عنوان می شود. از سوی دیگر اگر قرار باشد، روشهای سنتی تداوم یابد با شرایطی به مراتب بدتر مواجه خواهیم شد.
مثالی بزنم؛ در سال ۱۳۸۶ قیمت شیر یارانهای ۱۳۰ تومان تعیین شده بود. در این دوره به دلیل افزایش شدید هزینهها، همه تولیدکنندگان درخواست کردند که قیمت ۱۰ تومان افزایش یابد و به ۱۴۰ تومان برسد اما یک مسئول عالی رتبه وقت با این درخواست مخالفت کرد. به گفته وی اینکه قیمت دوغ به ۵۰۰ تومان رسیده منطقی نیست. این در حالی است که در اقتصادی که با تورم بالایی روبروست، درخواست این افزایش قیمت طبیعی بود؛ اما آن مسئول در شورای اقتصاد به عنوان متولی این حوزه، نظر تمام اعضا را رد کرد؛ در آن دوره به دلیل اینکه گاوداریها با فشار هزینه روبهرو بودند، بسیاری از آنها گوسالهها را سر بریدند و نتیجه این کار کمبود تولید شیر و جهش بالای قیمتی شد. نمونههای مشابه بسیاری در اقتصاد ایران وجود دارد که به فاصله قیمت گذاری دستوری و غیرمنطقی با نرخ واقعی بازار به جیب دلالان می رود.
* بورس کالا چه مزیتهایی نسبت به بازار سنتی و کمک به توسعه صنایع داشته است؟
در مجموع و در هر شرایطی ابزارهای بازارسرمایه کارایی و عملکرد مطلوبتری نسبت به روشهای سنتی دارند. در بورس کالا تولیدات بر اساس مکانیزم بازار یعنی عرضه و تقاضا و رقابت، کشف قیمت میشود و به دلیل واقعی بودن قیمت ها دیگر دلالان و واسطهها نقشی در آن ندارند. به این ترتیب تولیدکننده هم به دلیل قیمت واقعی که کشف میشود، میتواند زنده بماند و توسعه پیدا کند؛ اتفاقی که از زمان راه اندازی بورس کالا در صنایع فولادی، فلزی، پتروشیمی و فرآورده های نفتی قابل مشاهده است.
با همه این تفاسیر، استفاده از ظرفیت های بورس کالا در مبادلات فیزیکی و ابزارهای مالی برای توسعه اقتصادی و حمایت از تولید ضروری است که ورود کالاهای جدید به این بورس نیز بیانگر دیدگاه صحیح سیاست گذاران در این خصوص است.
ارسال نظر