image.jpeg

شرایط کنونی اقتصاد کشور و به عبارتی نبود رونق در صنایع مختلف کشور و همچنین بخش کشاورزی عامل محرکی را می‌طلبد که چرخه کند اقتصاد را سرعت بخشد.

به گزارش "پایگاه خبری بورس كالاي ايران"، بورس کالای ایران طی یک سال گذشته توانسته با توسعه اوراق سلف تا حدودی منابع مالی را به سمت صنایع تولیدی کشور هدایت کند. از سوی دیگر ابزاری مالی به نام اوراق گواهی سپرده کالایی در بخش کشاورزی و همچنین انتشار اوراق گواهی سپرده طلا که از سال گذشته در بورس کالا کلید خورده است، می‌تواند علاوه بر ایجاد بازاری شفاف برای هر کالایی به رشد بازار مالی آن نیز کمک کند. درباره این موضوع و همچنین بحث‌هایی درباره ظرفیت‌های موجود در کشور برای توسعه بورس کالا با دکتر بهمن آرمان، استاد اقتصاد و معاون پیشین سازمان بورس و اوراق بهادار به گفت‌وگو نشستیم که متن آن را در ادامه می‌خوانید.

 

ایجاد اوراق بهادار مبتنی بر کالا در قالب اوراق سلف موازی استاندارد در بورس کالا را چطور ارزیابی می‌کنید؟ به نظر شما این ابزار تا چه اندازه می‌تواند در توسعه اقتصادی کشور نقش داشته باشد؟

 

به نظر من اقدام بورس کالا در راستای انتشار اوراق بهادار مبتنی بر کالا اقدامی مثبت و شایسته است. از گذشته تا کنون هر گونه سرمایه گذاری بلندمدت و کوتاه مدت از طریق بورس اوراق بهادار صورت می گرفت اما از سال گذشته بورس کالا علاوه بر کارکرد پیشین خود یعنی عرضه محصولات مختلف به سمت تامین مالی برای عرضه کنندگان در این بازار حرکت کرده است. بر این اساس بورس کالا توانسته است خلأ موجود در بورس اوراق بهادار را پر کند. در کشورهای دیگر بورس های اوراق بهادار تامین کننده هر دو نوع منابع مالی هستند به این صورت که در این بورس ها هم اوراق بهادار بلندمدت برای تامین مالی سرمایه گذاری های جدید و هم اوراق کوتاه مدت برای تامین منابع مالی برای سرمایه در گردش شرکت ها منتشر می‌شود.

 

به نظر شما چه صنایعی در کشور در ابعاد تولید صنعتی و اقتصادی و پراکندگی واحدهای موجود که دارای عرضه‌های پایین هستند، پتانسیل ورود به بازار اوراق سلف را دارند و چرا تاکنون این اتفاق برای این صنایع یا محصولات نیفتاده است؟

 

در تولید هر کالایی، تامین مواد اولیه امری گریزناپذیر است. برای مثال می‌توانیم به صنعت تصفیه روغن اشاره کنیم که در حال حاضر به علت نبود کارخانه‌های روغن کشی به جای واردات دانه‌های روغنی و تولید روغن خام نباتی و کنجاله اقدام به واردات روغن خام دانه‌های مختلف می‌کنیم. با وجود اینکه ایران از لحاظ جمعیت کشور کوچکی است، جزو پنج کشور بزرگ واردکننده روغن خام نباتی در دنیاست و سالانه حدود 4 میلیارد دلار صرف واردات این کالا به کشور می‌شود که از لحاظ وزن به بیش از یک میلیون و 400 هزار تن می‌رسد. فرآیند تبدیل روغن خام نباتی به روغن قابل استفاده از زمان خرید تا تصفیه حدود 6 ماه زمان می‌برد. بنابراین شرکت‌های تولیدکننده خوراکی تصفیه شده می‌توانند از این ابزار برای تامین منابع مالی مورد نیازشان استفاده کنند. این امر می‌تواند از طریق بورس کالا صورت گیرد اما متاسفانه شرکت‌های تولیدکننده روغن از این مساله استقبالی نکرده‌اند

 

فکر می‌کنید دلیل این عدم استقبال چیست؟

 

بی شک حجم واردات و داد و ستد سنگین واردات روغن خام نباتی در محیطی غیرشفاف زمینه ساز بروز مافیا در این حوزه شده است و بورس کالا به عنوان مکانی شفاف برای انجام معاملات این کالا چندان برای این جریان جذاب نیست. متاسفانه روغن‌های تولیدشده در این کارخانه‌ها حتی در بورس کالا پذیرش نشده‌اند و مورد داد و ستد قرار نگرفته‌اند و به نظر من دلیل آن چیزی جز رقم بالای فساد مالی در این حوزه نیست. نفوذ این مافیا در محصول روغن به طوری گسترده است که احداث کارخانه روغن کشی در بنادر جنوبی کشور عملا غیرممکن شده است. این در حالی است که در برنامه سوم توسعه اقتصادی تاکید شده بود که برای صرفه جویی ارزی و ایجاد اشتغال به جای واردات روغن نباتی، دانه‌های روغنی وارد شود تا علاوه بر تولید روغن خام نباتی کنجاله مورد نیاز کارخانه‌های خوراک دام نیز تامین شود. اما شرایط موجود سبب شده که روغن خام جزو 10 کالای نخست وارداتی کشور باشد و نتوانیم در تولید کنجاله که از ضایعات دانه‌های روغنی به دست می‌آید، توفیقی حاصل کنیم. جدای از مسائل اقتصادی در زمان تصدی‌گری آقای لنکرانی در وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی یکی از معاونان ایشان به وجود ناخالصی‌ها و زیان بار بودن برخی از روغن‌های وارداتی اشاره و تاکید کردند اما قدرت مافیای روغن تا جایی بود که این فرد از کارش برکنار و این مساله نیز به فراموشی سپرده شد. به این ترتیب طبیعی است که این مافیا با شفافیت مخالف باشد. البته این مساله فقط به این محصول ختم نمی‌شود و در محصولاتی مانند شکر نیز این موضوع وجود دارد و تاکید می‌کنم که شفافیت بورس کالا سازگار روحیه مافیایی نیست.

 

سال گذشته معاملات ذرت استان خوزستان و جو استان کرمانشاه در راستای اجرای سیاست قیمت تضمینی به جای خرید تضمینی از طریق بورس کالا صورت گرفت. امسال قرار است کل تولید ذرت و جو کشور از کانال بورس کالا مورد معامله قرار گیرد. به نظر شما این اقدام چه تاثیری در معاملات این محصولات خواهد داشت؟

 

همان طور که گفتید، امسال قرار است معاملات جو و ذرت تولیدی کل کشور با مکانیزم قیمت تضمینی انجام شود. در گذشته دولت سیاست خرید تضمینی را اجرا می کرد و متاسفانه به علت بوروکراسی اداری و دیگر مسائل همچون نبود بودجه لازم و غیره همه بار خرید این محصولات به دوش دولت بود و معمولا پرداخت پول کشاورزان نیز با تاخیرهای طولانی انجام می‌شد. اما اجرای پایلوت سیاست قیمت تضمینی نشان داد که با انجام معاملات از این طریق و از کانال بورس کالا علاوه بر ایجاد شفافیت در معاملات، فرآیند رسیدن کشاورز به پول خود را نیز سرعت خواهد بخشید به طوری که کشاورزان مبلغ مورد معامله محصولشان در بورس کالا را طی کمتر از 72 ساعت دریافت کردند. از سوی دیگر تا حدود زیادی از بار مالی تحمیل شده به دولت نیز کاسته شد چرا که در راستای اجرای این سیاست، وزارت جهاد کشاورزی تنها مبلغ ما به التفاوت مورد معامله در بورس کالا با قیمت تضمینی را به کشاورز پرداخت می کرد. به نظر من این قاعده باید برای دیگر محصولات کشاورزی نیز اجرا شود و بورس کالا متولی سامان دادن عرضه این محصولات در کشور باشد.

کشور ما در تولید محصولات زیادی توانایی این را دارد که علاوه بر تامین نیاز داخل به بازارهای صادراتي دست پیدا کند و این بازارها را در اختیار گیرد. استان خوزستان در تولید ذرت، گندم و صیفی جات از قابلیت بالایی برخوردار است به طوری که برآوردها از میزان گندم تولید شده در این استان پیش از وقوع سیل در فروردین حدود 5/1 میلیون تن بود یعنی 25 درصد بیش از گندم تولید شده در کل کشور. به نظر من باید دفاتری تحت نظارت بورس کالا در چنین استان‌هایی داشته باشیم تا مدیریت معاملات محصولات کشاورزی آن استان از این کانال انجام شود

 

فکر می‌کنید چه اقدامی لازم است تا چنین اتفاقی صورت گیرد؟ چگونه می‌توان تمام محصولات کشاورزی را به سمت بورس کالا هدایت کرد؟

 

خوشبختانه مدیریت جوان و باانگیزه بورس کالای ایران طی یک سالی که رشته امور این شرکت را به دست گرفته، توانسته است گام‌های بزرگی را در توسعه بازارهای مالی مبتنی بر کالا و اوراق بهادارسازی کالاها بردارد و این کار می‌تواند بخش بزرگی از سرمایه در گردش شرکت‌ها را تامین کند.

برای بهره گیری از مزیت‌های بورس کالا حتما نباید اقدام خارق العاده‌ای صورت گیرد؛ تنها کافیست از تجربه‌های بورس‌های کالایی بزرگ دنیا استفاده کنیم. خوشبختانه سابقه بورس کالا در دنیا بیش از 200 سال است و طی این دو صده این ساز و کار دگرگونی‌های زیادی را در جهت رفع نقایص خود داشته تا به امروز رسیده است. سال‌ها پیش مهندس احمد صادقی، مدیرعامل فعلی شرکت ذوب آهن اصفهان به عنوان بنیانگذار نخستین بورس کالا گروه مطالعاتی را به LME فرستادند و اگر اکنون ساز و کاری برای معاملات بورس کالا داریم، به خاطر انجام آن مطالعات است. بنابراین برای اینکه چگونه بورس کالا را گسترش دهیم باید از نمونه‌های موجود در بورس‌های کالایی دنیا الگوبرداری کنیم.

انجام معاملات تمام محصولات کشاورزی از طریق بورس کالا چه مزیتی برای اقتصاد کشور خواهد داشت؟

 

در حال حاضر بزرگترین بورس کالای کشاورزی دنیا یعنی بورس شیکاگو مرجعی برای تعیین قیمت محصولاتی چون چغندرقند، قهوه، کاکائو، گندم، ذرت و... برای سایر کشورهاست. بورس فلزات لندن «LME» به عنوان شاخصی برای قیمت اقلام فلزی چه آهنی و چه غیر آهنی است. معاملات در این بورس به صورت ثانیه‌ای است و فولاد، سنگ آهن، مس، روی، سرب و دیگر فلزات در این بورس قیمت سنجی می‌شوند. ایجاد چنین بورس‌های کالایی یک آرزوی دست نیافتنی نیست. نظر من به عنوان معاون پیشین بورس اوراق بهادار تهران این است که باید برای گسترش چتر بورس کالا، قانونی داشته باشیم و خرید تضمینی از کانال بورس کالا برای تمام محصولات کشاورزی به‌ویژه محصولاتی چون گندم، ذرت، چغندر قند، جو، برنج، چای و حبوبات اجرا شود تا هم کشاورزان سریع‌تر به پولشان برسند و هم دست دلالان و مافیاها از این صنایع کوتاه شود.

مطالعات نشان می‌دهد که هزینه خرده فروشی در کشورهای صنعتی تنها 2 تا 3 درصد است در حالی که در ایران به علت صنعتی نشدن فرآیند فروش، این رقم حدود 23 تا 25 درصد است؛ این یعنی وجود یک تورم ناخوانده و پنهانی در خرده فروشی کالاها. اگر تمام کالاها به بورس کالا هدایت شوند، می‌توانیم نرخ تورم را تا حدود زیادی پایین بیاوریم و از طرفی بازار آن محصول را قاعده مند کنیم.

زمانی و در دهه 70 بنده از طرف بورس تهران به بورس استانبول رفته بودم، در ترکیه بورس فندق راه اندازی و درواقع از قابلیت و ظرفیتی که در زمینه تولید این محصول داشتند، استفاده کرده بودند. محصول فندق در کشور ترکیه سالانه بیش از یک میلیارد دلار درآمد ارزی برایشان به همراه دارد و بر این اساس دولت ترکیه 25 سال پیش برای سامان دادن عرضه و تقاضای این محصول بورس فندق را راه اندازی کرد. راه اندازی چنین بورسی در ترکیه از نوآوری آنها سرچشمه نمی‌گرفت بلکه تمام آن الگوبرداری از بورس‌های بزرگ دنیا بود. در سفری که آن زمان به این بورس داشتم حتی مدیر روابط عمومی بورس استانبول خانمی به نام مارشال و اهل آمریکا بود و در بخش‌های دیگر نیز کارشناسان خارجی داشتند. ما می‌توانیم برای محصولاتی که پتانسیل داریم چنین بورسی ایجاد کنیم. ما در تولید محصولاتی چون گردو رتبه چهارم دنیا را داریم، تولید بادام ما در وضعیت مناسبی قرار دارد و در تولید میوه رتبه 11 جهان را داریم اما متاسفانه به علت نبود الگوی صحیح کشت و بورس کالای گسترده سالانه شاهد هدررفتن صدها تا هزاران تن محصول هستیم

 

در پایان بفرمایید که در مجموع شرایط فعلی و چشم انداز شما از آینده بورس کالای ایران چیست؟

 

به عنوان یک قیاس باید بگویم که بورس اوراق بهادار استانبول تقریبا همزمان با بورس تهران آغاز به کار کرد ولی بورس ترکیه امروز اصلا با ما قابل مقایسه نیست و در سطوح بسیار بالاتری قرار دارد. آن زمان سهم سرمایه‌گذاری خارجی در این بورس 2/1 میلیارد دلار بود در حالی که امروز این رقم دهها برابر شده و این در حالی است که بورس تهران یک بورس قدیمی و از لحاظ عملکرد اصلا قابل مقایسه با بورس‌های منطقه نیست. در شبکه‌های خبری معتبر دنیا اخبار مربوط به بورس‌های امیرنشین‌های جنوب خلیج فارس و حتی بورس پاکستان و قاهره بررسی و منتشر می‌شود اما در مورد بورس اوراق بهادار ما خبری منتشر نمی‌شود. امیدواریم که بورس کالا روندی که پیش گرفته است را ادامه دهد و هر روز پویایی بیشتری پیدا کند تا بتواند در منطقه و در آینده در دنیا به جایگاه مناسبی دست پیدا کند.

منبع: عصربازار

برچسب‌ها

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

آخرین اخبار

پربازدیدترین‌ها

بازار جهانی

آموزش

کلیدواژه ها