به گزارش«پایگاه خبری بورس کالای ایران»، از جمله این نقشآفرینیها میتوان به بحث کشاورزی و تحول طرحهای دولتی اشاره کرد که پس از ورود بورس کالا سروسامانی گرفت و بار مالی دولت به میزان قابل توجهای کاهش یافت. از سوی دیگر، کشاورزان نیز از مزایای طرح قیمت تضمینی به جای خرید تضمینی بورس کالا بهرهمند شدند و بسیار سریعتر به مطالبات خود رسیدند. از این رو، با حامد سلطانینژاد مدیرعامل بورس کالای ایران در خصوص کارنامه عملکرد این بورس در ۱۰ سال اخیر انجام دادیم که در ادامه آن را میخوانید.
با توجه به اینکه در آستانه ۱۰ سالگی بورس کالا هستیم؛ یک دهه عملکرد این بورس را در معامله کالاهای اساسی چگونه ارزیابی میکنید؟
بورس کالای ایران در سال ۸۶، معاملات خود را با معامله کمتر از ۵ میلیون تن کالا آغاز کرد و این در حالی است که اکنون این رقم در برخی از سالها به بیش از ۳۲ میلیون تن کالا رسیده است. همچنین بورس کالا از سال گذشته تاکنون به پیشرفتهای مناسبی دست یافته است؛ به طوری که ارزش کل معاملات طی حدود ۱۰ماهه سال جاری از کل سال ۱۳۹۵ بیشتر شده است.
این مسئله نشان دهنده رشد قابل توجه در حجم و ارزش معاملات است و واقع، طی این سالها رکوردزنیهای بسیاری در بورس کالا اتفاق افتاده است که نشان از جایگاه ویژه بورس کالا در اقتصاد ایران دارد.
از لحاظ کیفی نیز علاوه بر افزایش تعداد کالاها شاهد تنوع ابزاری و بازاری در بورس کالا بودهایم و برای مثال پیش از این معاملات کالاهای کشاورزی در بورس کالا کمرنگ شده بود، اما در حال حاضر شاهد نقش قابل قبول معاملات آن که شامل ۱۰ درصد از کل معاملات بورس کالا است، هستیم. همچنین در حوزه ابزارهای مشتقه نیز بورس کالا توانسته رکوردهای مناسبی بزند و هیجانات سوداگرایانه موجود در بازار سکه را به قراردادهای مشتقه سکه منتقل کند و ریسک آن را نیز پوشش دهد. زمانی بورس تنها نقش شفافسازی و از بین بردن رانتهای قیمتی را ایفا میکرد، اما با حضور بورس کالا نقشهای بیشتری به خود گرفت که از جمله این نقشها میتوان به تخصیص کالا، پوشاننده ریسک، تامین مالی و... اشاره کرد.
تامین مالی یکی از نقشهای اصلی بورس کالای ایران است، این بورس تا کنون در خصوص تامینمالی فعالان اقتصادی چه ظرفیتهایی را ایجاد کرده است؟
بارزترین ابزارهای تامین مالی که در حال حاضر در بورس کالای ایران مورد استفاده تولیدکنندگان قرار میگیرد، قراردادهای سلف و اوراق سلف موازی استاندارد است. معاملات سلف شکلی از معاملات است که فروشنده وجه معامله را فوری دریافت کرده، اما کالا را در آینده به خریدار تحویل میدهد. تولیدکننده به منظور تامین منابع تولید به پشتوانه تولید آینده و با توجه به برنامهریزی تولید خود اقدام به فروش سلف محصول میکند.
معاملات سلف به دلیل ماهیت خود برای تامینمالی کوتاهمدت و عمدتا کمتر از سه ماه مورد استفاده قرار میگیرند، اما اوراق سلف موازی استاندارد در تامینمالی بلندمدت مانند ۶ماهه و یک ساله به کار گرفته میشوند و در واقع، تامین مالی در قراردادهای سلف عمدتا به تامین مالی کوتاهمدت محدود میشود.
دلیل اصلی این مساله مواجهه خریدار با نوسانات قیمت و ریسک نقدشوندگی در طول دوره معامله به دلیل نبود بازار ثانویه و محدود شدن بازار هدف تامین مالی این ابزار به خریدار واقعی محصولات است و این در حالی است که اوراق سلف موازی استاندارد با دارا بودن بازار معاملات ثانویه و مهمتر از آن دسترسی به نقدینگی بسیار زیادی که در اختیار سرمایهگذاران مالی است، با جذب سرمایهگذاران بیشتر، از محدودیتهای فوق مبرا هستند.
تولیدکننده با انتشار اوراق سلف موازی استاندارد قادر به تامین بخش قابل توجهی از هزینههای تولید خواهد بود و بنابراین تولیدکنندگانی که برای تامین سرمایه در گردش با مشکل مواجهند و از نقدینگی کافی برای تولید برخوردار نیستند، میتوانند از ابزار اوراق سلف موازی استاندارد بهرهمند شوند. اوراق سلف موازی استاندارد در بورس کالای ایران جذابیتهای گوناگونی دارد.
همچنین با تعریف اختیار خرید و فروش تبعی برای این ابزار امکان متضرر شدن خریدار و فروشنده اوراق رفع شده و از سوی دیگر برای این بازار معاملات ثانویه راهاندازی شده است؛ خریداران در معاملات ثانویه امکان واگذاری یا مبادله چند باره اوراق را خواهند داشت و علاوه بر این، بازارگردان بازار ثانویه مسئول تضمین نقدشوندگی و سود روزانه اوراق سلف موازی استاندارد است.
تامین مالی به وسیله اوراق سلف موازی استاندارد در ارقام بالا محدودیتی ندارد و فروشنده امکان تامین مالی را با هر مبلغی و بر اساس اعتبارسنجی و تضامینی که ارائه میکند را دارد. این در حالی است که در سیستم بانکی اخذ تسهیلات با ارقام بالا با محدودیتهای بیشتری همراه است و این شیوه تامین مالی برای تولیدکنندگان بزرگ بسیار راهگشا است. در تامین مالی از طریق انتشار اوراق سلف موازی استاندارد عموم تامین مالی از سوی افراد مشتاق سرمایهگذاری انجام میشود و لازم نیست که خریداران اوراق، فعال بازارهای کالایی باشند؛ از این رو این، ابزار توان جذب سرمایههای کلان آزاد در سطح جامعه و سوق آن به سمت تولید را دارد.
آمار تامینمالی انجام شده از طریق انتشار اوراق سلف موازی استاندارد و قراردادهای سلف به خصوص در حوزه محصولات پتروشیمی در سال گذشته و سال جاری به چه ترتیبی بوده است؟
ارزش تامین مالی از طریق انتشار اوراق سلف موازی استاندارد و قراردادهای سلف در بورس کالای ایران در سال ۱۳۹۵ به ترتیب حدود ۳۲ هزار میلیارد ریال و ۱۵۷ هزار میلیارد ریال و در سال ۱۳۹۶ نیز تا نیمه شهریورماه به ترتیب ۲۲۵ میلیارد ریال و ۷۱ هزار میلیارد ریال بوده است.
در حوزه محصولات پتروشیمی، تامین مالی انجام شده در قالب قراردادهای سلف در سال ۱۳۹۵ و تا نیمه شهریورماه سال ۱۳۹۶ به ترتیب ۳۲ هزار میلیارد ریال و ۱۰هزار میلیارد ریال بوده است و در سال ۱۳۹۵ اوراق سلف موازی استاندارد پلی اتیلن سنگین شرکت پتروشیمی ایلام به ارزش یک هزار میلیارد ریال و اوراق سلف موازی استاندارد اوره گرانول شرکت پتروشیمی شیراز به ارزش ۲ هزار میلیارد ریال منتشر شد.
یکی از مهمترین اقدامات بورس کالا، ورود به معاملات گندم بود، در این خصوص توضیح دهید.
بورس کالا با جایگزینی طرح قیمت تضمینی به جای خرید تضمینی، کمک بزرگی به این صنعت کرد که البته این سیاست قابلیت تعمیم به سایر کالاها را نیز دارد. مطابق ماده ۳۳ قانون افزایش بهرهوری محصولات کشاورزی، محصولاتی که قرار است در بورس کالا عرضه شوند و شکل حمایتی آنها از قالب خرید تضمینی به قیمت تضمینی تبدیل شود، هر سال باید تعیین و برای سال بعد در خصوص آنها تصمیمگیری شود.
این در حالی است که در شرایط کنونی اجرای سیاست خرید تضمینی گندم برای دولت امکانپذیر نیست؛ چرا که بار مالی بسیار سنگینی را به دولت تحمیل میکند. بنابراین ما به سمتی پیش میرویم که سیاست قیمت تضمینی گندم را در قالب بورس کالا اجرایی کنیم و بر این اساس، کشاورزان محصول خود را در بورس کالا عرضه میکنند و مابهالتفاوت قیمت فروش در بورس و نرخ حمایتی تعیین شده برای گندم، توسط دولت به حساب تولیدکنندگان واریز خواهد شد.
از سوی دیگر، برای محصول گندم فقط بحث خرید مطرح نیست، بلکه در حمل و نقل آن تا انبارها، نگهداری در انبارها و حتی در قسمت فروش در نانواییها نیز شاهد حمایت دولت از آن هستیم. در همین حال، مشاهده میشود که برداشت گندم از فصل بهار تا پاییز ادامه دارد و نهایتا طی ۶ماه باید تکلیف کل محصول تولیدی مشخص شود.
بنابراین به طور قطع این حجم از تقاضا در چنین مدت کوتاهی برای محصول گندم وجود ندارد و باید با اتخاذ سیاستهایی مناسب این مشکل را حل کرد. اگر قرار باشد در مدت کوتاهی حجم زیادی از محصول گندم وارد بازار شود، قیمتها میشکند؛ بر این اساس، وجود یک بازارساز و کسی که ذخایر استراتژیک را نگهداری میکند، ضروری است. از این رو، نقش بورس کالا را میتوان در سروسامان دادن به این بازار اساسی دانست.
بسیاری از بورس کالاهای کشورهای دنیا نقش مرجعیت قیمتی کالاهای اساسی آن کشور را برعهده دارند، آیا بورس کالای ایران هم میتواند به مرجع قیمتی تبدیل شود؟
در دنیا بورسهایی که از جایگاه مرجعیت قیمتی برخوردار هستند، بیش از ۱۰۰ سال سابقه فعالیت دارند. از این رو، این مهم هدفی بزرگ برای بورس کالای ایران است. برای تحقق این هدف در خصوص کالاهایی که در تولید آنها مزیت داریم، باید بیش از پیش تلاش کنیم و برای ایجاد ساختار مدرن تجارت کالا در بورس کالا، دو ماموریت اساسی ابزارسازی و بازارسازی را با جدیت دنبال میکنیم.
آماری از عملکرد بورس کالا در سال ۲۰۱۷ ارائه کنید.
ارزش معاملات بازار مالی بورس کالای ایران در سال ۲۰۱۷ میلادی رقم ۱۷.۹ میلیارد دلار بود که این رقم ۵۷ درصد از کل ارزش معاملات را شامل میشود. ارزش بازار فیزیکی بورس کالای ایران نیز ۱۳.۵ میلیارد دلار بود که ۴۳ درصد از ارزش کل معاملات را به خود اختصاص داد.
همچنین ٧۰۰٣ میلیون دلار معادل ۵۲ درصد از ارزش معاملات بورس کالای ایران به معامله محصولات پتروشیمی، ٥٤٨٩ میلیون دلار معادل ۴۱ درصد به محصولات صنعتی و معدنی، ۸۷۵ میلیون دلار معادل ۶ درصد به محصولات کشاورزی و ۸۶ میلیون دلار معادل یک درصد به بازار فرعی اختصاص دارد.
آمار معاملات بورس کالای ایران در محصولات صنعتی معدنی در سال ۲۰۱۷ نشان میدهد که فولاد با معامله ٤٢١٤ میلیون دلار معادل ۷۷ درصد بیشترین ارزش معاملات را به خود اختصاص داده است؛ در این میان مس ۸۹۲ میلیون دلار معادل ۱۶ درصد، آلومینیوم ۲۳۸ میلیون دلار معادل ۴ درصد و سنگ آهن ۴۸ میلیون دلار معادل یک درصد را به خود اختصاص داده است. محصولاتی مانند کنسانتره ۲۸ میلیون دلار، طلا ۱۲ میلیون دلار، روی و کک هر کدام ۳ میلیون دلار و آهن اسفنجی یک میلیون دلار را در اختیار گرفتند.
منبع:عصر بازار
ارسال نظر