تاریخچه تجارت در بازارهای کالا در کشور ایالات متحده به بیش از ۱۵۰ سال پیش بر می گردد و شواهدی موجود است که این نوع بازار در کشور ژاپن ۱۰۰۰ سال قدمت دارد. کالاها در واقع به اجناسی اطلاق می شوند که پایه و اساس ذخایر غذایی و همچنین تولید دیگر اجناس اند. ولی متاسفانه مردم عادی از اینکه چرا کالا باید در بورس معامله شود آگاهی ندارند، زیرا آنها محیطی آشفته را تصور می کنند که کالا در آن معامله می شود.
بورس های کالا در واقع نقش بسیار اساسی و حیاتی در اقتصاد دارند و تصور اینکه یک اقتصاد می تواند بدون بورس کالا رشد داشته باشد غلط است.
هدف بورس های کالا فراهم سازی بازاری متمرکز برای تولیدکنندگان کالا است و این تولیدکنندگان می توانند کالاهای خود را به تولیدکنندگان دیگر و یا به مصرف کنندگان بفروشند. جذابیت قراردادهای آتی در بورس های کالایی به این است که هر فردی به طور مثال یک کشاورز ذرت می تواند محصول خود را حتی قبل از اینکه آن را تولید کرده باشد به یک قیمت مطمئن پیش فروش کند. این فرایند باعث بقا و رشد کسب و کار می شود و بورس ها کالا به تولیدکنندگان این اطمینان را می دهند که برای هر فروشنده ای یک خریدار وجود دارد.
هنگامی که فرد به این فکر می افتد که آیا بورس های کالایی واقعاً به اقتصاد کمک می کنند و یا نه، شما باید این سوال را از خود بپرسید که اگر بورس کالایی وجود نداشت چه اتفاقی می افتاد. استاندارد سازی و یکسان سازی قیمت کالا امری بس دشوار است. هم تولید کننده و هم مصرف کننده شخصاً باید به دنبال خریدار و فروشنده باشند. تولیدکنندگان احتمالاً قادر نخواهند بود تا ریسک های موجود را بدون وجود بورس کالا پوشش دهند. یکی دیگر از نقش های بورس کالا علاوه بر کمک به رشد اقتصادی پوشش ریسک هم به نفع تولید کننده و مصرف کننده است. در صورتی که بورس کالا وجود نداشته باشد به طور حتم نه تنها قیمت های کالا ها افزایش می یابد بلکه هزینه های تولید نیز افزایش خواهد داشت؛ پس در نتیجه بورس های کالا مطمئناً باعث افزایش بهره وری در اقتصاد می شوند.
نویسنده: چاک کوالسکی، تحلیلگر و متخصص بورس کالا
مترجم: فرهاد مرسلی
ارسال نظر