* ابراهیم عنایت، کارشناس ارشد بازار سرمایه
بورس کالای ایران، دارای چهار بازار اصلی است که شامل بازار فرعی، بازار فیزیکی، بازار مشتقه و بازار مالی میشود. اوراق گواهی سپرده کالایی، از ابزارهای مالی است که در بازار مالی بورس کالا دادوستد میشود. این اوراق بهادار بر مبنای کالای فیزیکی حاضر در یکی از انبارها یا خزانههای مورد تایید بورس کالا صادر میشود که نشاندهنده مالکیت دارنده آن بر مقدار معینی کالاست.
دارنده این اوراق نسبت به دارنده کالای فیزیکی، از مزایایی از جمله اطمینان از کیفیت کالا طبق استاندارد تعریفشده انبار بورس کالا، کشف روزانه قیمت کالا، هزینه انبارداری نسبتاً پایین، امکان خرید و فروش به صورت آنلاین و بدون مراجعه به بازار فیزیکی یا انبار برخوردار خواهد بود.
در کنار این موارد که از اصلیترین مزایای گواهی سپرده است، این ابزار زیرساخت لازم را برای توسعه ابزارهای پیشرفتهتر مالی، مانند قراردادهای مشتقه کالایی و صندوقهای سرمایهگذاری کالایی میسر می کند.
در ادامه سازوکار صدور و مبادله این ابزار مالی بورس کالا و ویژگیهای اصلی آن به طور مختصر، بیان و مزایای این ابزار برای تولیدکنندگان، مصرفکنندگان، سیاستگذاران و سرمایهگذاران مورد بررسی قرار میگیرد.
گام نخست، اوراق بهادارسازی (securitization) کالای فیزیکی
سازوکار انتشار اولیه گواهی سپرده کالایی به این صورت است که کشاورزان، تولیدکنندگان و دارندگان کالاهای پذیرششده (مانند زعفران، زیره، خرما، کشمش، طلا، نقره) کالای خود را به انبارهایی که تحت نظارت و پذیرش بورس کالاست، تحویل میدهند و در صورت احراز استاندارد قیدشده در امیدنامه کالا، در قبال آن قبض انبار دریافت میکنند که روی این قبض میزان دارایی و زمان سررسید تحویل از انبار قید شده است.
این قبض انبار به پشتوانه بورس کالا، گواهی سپرده کالایی محسوب میشود و قابل معامله است. بنابراین، در گام نخست، این فرآیند موجب میشود با ایجاد یک اوراق بهادار (گواهی سپرده کالایی) داراییهای فیزیکی نیز بتوانند پتانسیل بهرهبرداری از سازوکارهای بورس کالا از جمله قابلیت معامله برخط، امکان سپردهگذاری، تعریف ابزارهای مشتقه و استفاده به عنوان دارایی در صندوقهای سرمایهگذاری را به دست آورند؛ قابلیتهایی که در بازار فیزیکی غیر قابل حصول یا پُرهزینه و ناکارآمد است.
مزایای گواهی سپرده کالایی برای ذینفعان بازار
تولیدکنندگان
دسته نخست ذینفعان، گواهی سپرده کالایی تولیدکنندگان و دارندگان کالای فیزیکی هستند. این گروه در حال حاضر عمدتاً کشاورزان محصول های قابل انبار مانند خرما، زعفران، کشمش، گندم، جو، زیره و برنجاند و امکان دریافت گواهی سپرده کالایی در ازای سپردن کالای خود به انبارهای بورس کالا را دارند. در حقیقت زنجیره گواهی سپرده از تولیدکنندگان آغاز میشود و مصرفکنندگان و سرمایهگذاران پس از این مرحله است که امکان بهرهمندی از این گواهی را دارند. تولیدکنندگان انگیزههای متفاوتی برای سپردن کالای خود به بورس کالا میتوانند داشته باشند. به عنوان مثال، کشاورزان این اطمینان را خواهند داشت که میتوانند محصول خود را با هزینه انبارداری اندک به انبارهای بورس کالا بسپارند. این موضوع به خصوص برای تولیدکنندگانی که مایل به فروش فوری کالای خود نیستند و از سویی نیز انبار مناسب در اختیار ندارند، میتواند ارزشمند باشد. ضمن اینکه، فروش دارایی از طریق گواهی سپرده کالایی، ریسک نکول خریدار را برای فروشنده کالا از بین میبرد، چرا که فروشنده از طریق کارگزاران بورس کالا و به صورت نقد کالای خود را به فروش می رساند. در حالی که در بازارهای سنتی و فروشهای نسیه، ریسک نکول خریدار همواره وجود دارد.
موضوع مهم دیگر در خصوص گواهی سپرده کالایی، امکان توثیق این اوراق در ازای دریافت تسهیلات از سیستم بانکی کشور است. از آنجا که گواهی سپرده کالایی جزو اوراق بهادار محسوب میشود، امکان دریافت تسهیلات در ازای توثیق این اوراق در بانکها یا موسسه های مالی و اعتباری وجود دارد. این موضوع از این باب اهمیت دارد که بخش تولید کشور از دشواری دریافت تسهیلات سرمایه در گردش رنج میبرد. این موضوع برای بخش کشاورزی حادتر است. بسیاری از کشاورزان محصول های استراتژیک کشور مانند برنج و گندم، محصول های خود را با نرخ کمتر پیشفروش میکنند تا سرمایه در گردش و هزینههای تولید را تامین کنند و این موضوع سرمایهگذاری جهت افزایش بهرهوری را تحت فشار قرار میدهد.
پذیرش گواهی سپرده کالاهای کشاورزی به عنوان وثیقه علاوه بر اینکه بودجه تسهیلات بخش کشاورزی را بهدرستی به محل مصرف اصلی هدایت میکند، برای کشاورزان نیز امکان تامین سرمایه در گردش با نرخ بهتر و همچنین افزایش فرصت سرمایهگذاری در تولید را فراهم میآورد. در خصوص سایر تولیدکنندگان کالاهای اساسی نیز این موضوع میتواند صادق باشد.
مصرفکنندگان
دسته دوم، ذینفعان گواهی سپرده کالایی مصرفکنندگان نهایی محصول ها هستند. خریداران گواهی سپرده که به قصد تحویل فیزیکی کالا از انبار دست به خرید میزنند، به دلیل نظارت بورس بر انبارها و استانداردهای کالای پذیرفتهشده، از کمیت و کیفیت کالای خریداریشده اطمینان خواهند داشت. این موضوعی است که در بازارهای سنتی بهخصوص درباره محصول های کشاورزی، چالش مهمی برای خریداران محسوب میشود.
با این حال، پراکندگی و تعداد انبارهای مورد تایید بورس کالا در حال حاضر محدود است. انبارهای استانهای کرمان، تهران، قزوین، خراسان جنوبی و رضوی، گلستان و مازندران در خصوص پذیرش کالاهای کشاورزی و سکه طلا فعال هستند.
از آنجا که گواهی سپرده کالایی سیمان نیز در حال توسعه است، انبارها در استانهای مختلف کشور برای این کالا مورد تایید قرار گرفته است. به نظر میرسد پایین بودن تعداد انبارهای مورد تایید در سطح کشور مانعی برای توسعه ابزار گواهی سپرده کالایی محسوب میشود.
سیاستگذاران
هرچند که بازار فیزیکی بورس کالا به کشف قیمت کالاها بر اساس مکانیسم عرضه و تقاضا کمک میکند، لکن این معاملات عمدتا به شکل حراج تکقیمتی و چندقیمتی است که در مقاطع خاصی از زمان و معمولا هفتهای یک بار انجام میگیرند. بنابراین کشف قیمت هم که در بازار فیزیکی بورس کالا شکل میگیرد، به شکل ناپیوسته است و کیفیت پایینی دارد.
اما گواهی سپرده کالایی به دلیل معاملات پیوسته طی روز، یک کشف قیمت پیوسته روی کالای پایه خود را سبب میشود. این کشف قیمت دقیقتر و پیوسته، کارایی بازار را افزایش داده و منبع خوبی برای تحلیل و تصمیمگیری عوامل بازار، به خصوص تحلیلگران و سیاستگذاران فراهم میآورد.
در صورتی که بورس کالا بتواند تنوع عددی و جغرافیایی کالاهای پذیرششده در بورس کالا را که مبنای انتشار گواهی سپرده کالایی قرار میگیرند، افزایش دهد سیاستگذار میتواند به اطلاعات دست اولی از موجودی کالاهای استراتژیک و اساسی و میزان کسری یا فزونی و روند قیمتی آن دست پیدا کند.
موضوعی که در بسیاری از اقتصادهای توسعهیافته، مبنای تصمیمگیری سیاستگذار و سرمایهگذار است. این موضوع به خصوص درباره محصول های کشاورزی حائز اهمیت است. چرا که برخلاف محصول های صنعتی و پتروشیمی، کالای کشاورزی خاصیت تولید فصلی دارد و آمار میزان تولید و فروش و انبار آن در بازههای زمانی بلندمدتتری بهروزرسانی میشود که دست سیاستگذار را برای اتخاذ تصمیمهای بهموقع بسته است.
از سوی دیگر با توجه به احساس نیاز ایجادشده در جامعه برای تغییر نگاه سیاستگذاران از رویکرد قیمتگذاری دستوری در بازارها، گواهی سپرده کالایی میتواند به اجرای سیاست آزادسازی قیمت کالاهای اساسی کمک شایانی کند.
کشف قیمت پیوسته این ابزارها در صورتی که با پذیرش کالاهای بیشتری همراه باشد، بستر مناسبی برای تعیین منصفانه قیمت کالاهای اساسی ایجاد خواهد کرد که در بلندمدت به نفع تولید و در نهایت به نفع جامعه و مصرفکنندگان تمام خواهد شد.
سرمایهگذاران
شاید بتوان گفت پررنگترین بازیگر گواهی سپرده کالایی، سرمایهگذاران هستند. این گروه از ذینفعان، عموماً این اوراق را نه به قصد تحویل فیزیکی، بلکه برای اهداف سرمایهگذاری خرید و فروش میکنند. با راهاندازی و توسعه اوراق گواهی سپرده کالایی امکان سرمایهگذاری در بازار کالاها، برای سرمایهگذارانی که علاقهمند به ورود به این حوزه بودند، ایجاد شده است.
گواهی سپرده کالایی مبنای توسعه ابزارهای پیشرفته همانند قراردادهای آتی و اختیار معامله است که طرفداران بسیاری در میان سرمایهگذاران دارد. سرمایهگذاران همچنین از این ابزارها برای پوشش ریسک و ایجاد تنوع در پرتفوی سرمایهگذاری خود میتوانند استفاده کنند.
این تنوع بخشی هم از طریق خرید مستقیم گواهی و هم از طریق خرید واحدهای صندوقهای سرمایهگذاری کالایی امکانپذیر است. عمده ویژگیهایی که جذابیت این ابزار را برای سرمایهگذاران بیشتر کرده از این قرار است: امکان خرید و فروش غیرحضوری، عدم نیاز به تحویل فیزیکی پیش از سررسید و عدم نیاز به جابهجایی کالا.
سرمایهگذارانی هم که قصد حضور در این بازار را دارند اما از تخصص کافی برخوردار نیستند میتوانند از طریق صندوقهای سرمایهگذاری سپرده کالایی وارد عمل شوند. موضوع فعالیت اصلی این صندوقها، سرمایهگذاری در انواع اوراق بهادار مبتنی بر کالاهای قیدشده در اساسنامه (عمدتاً گواهی سپرده کالایی) است که در بورس کالا پذیرفته شد. صندوق میتواند مازاد داراییهای خود را در اوراق بهادار با درآمد ثابت، سپردهها و گواهیهای سپرده بانکی سرمایهگذاری کند.
تولد صندوقهای مبتنی برگواهی سپرده کالایی
در سال ۱۳۹۹ شاهد پذیرهنویسی نخستین صندوقهای مبتنی بر گواهی های سپرده کالایی کشاورزی بودیم: صندوق سحرخیز و صندوق طلای سرخ نویرا. تا پیش از این، صندوق کالایی مبتنی بر طلا در بورس کالا فعال بودند. در حال حاضر ۵ صندوق طلا و ۲ صندوق کشاورزی در حال فعالیت هستند.
یکی از بهترین گزینههای سرمایهگذاران خُرد که تمایل به سرمایهگذاری در کالاها، بهویژه طلا را دارند، صندوقهای سرمایهگذاری طلا هستند. این صندوقها، علاوه بر اینکه قیمت طلا را بهخوبی دنبال میکنند، در مقایسه با طلای فیزیکی برای دارنده واحدهای آن ریسک نگهداری، سرقت و کاهش اجرت ساخت را ندارد. ضمن اینکه خرید و فروش آن به مراتب سادهتر از مراجعه به بازار فیزیکی است.
ارسال نظر