البته بخشی از این افزایش ارزش به علت کاهش ارزش پول ملی و افزایش انتظارات تورمی شکل گرفت، با این وجود، نمیتوان از رشد حجم معاملات رینگهای گوناگون بورس کالای ایران در سال گذشته صرفنظر کرد و آن را نادیده گرفت. بهعنوان نمونه، رینگ محصولات صنعتی و معدنی این بازار در سال ۹۹ با افزایش ۴۱ درصدی حجم دادوستد نسبت به سال ۹۸ روبهرو شد. همچنین حجم قراردادهای مورد معامله قرار گرفته در بازار مالی بورس کالا در سال ۹۹ نسبت به مدت مشابه قبل رشد حجمی ۹۰ درصدی داشت. رونق معاملات بورس کالا میتواند متضمن مزایایی از جمله تعیین نرخ واقعی کالاها در بازاری شفاف، تامین مالی خریدار و فروشنده، جذب بخشی از نقدینگی سرگردان جامعه به بخش واقعی تولید و جلوگیری از تاثیر منفی این نقدینگی در ایجاد تورم در بازارهای کالایی و... باشد.
براساس گزارشی از روزنامه صمت ارزش معاملات انجامشده در بورس کالای ایران در سال گذشته (۱۳۹۹) براساس آمار منتشر شده از سوی این سازمان ۳۵۰ هزار میلیارد تومان بوده که این رقم نسبت به ارزش دادوستد این بازار در مدت مشابه سال قبل از آن (۱۳۹۸) رشد ۱۰۸ درصدی داشته است. این ارزش شامل معاملات انجامشده در بازار فیزیکی، بازار مشتقه، بازار مالی و بازار مناقصه میشود. اگرچه بخشی از این رشد ارزش مربوط به افزایش حجم معاملات میشود اما نمیتوان از تاثیر رشد قابلملاحظه نرخ ارز و انتظارات تورمی در افزایش ارزش معاملات بورس کالا در سال گذشته غافل شد. ورود نرخ ارز به مسیر صعود در ماههای نخست سال ۹۹ و شکلگیری انتظارات مثبت تورمی قابلتوجه در این زمان، از سویی باعث شد متقاضیان انواع کالا، خرید از این بازار رسمی را به بازار آزاد ترجیح داده و این موضوع باعث افزایش حجم معاملات در بازار فیزیکی شد.
از سوی دیگر، شاهد سوق یافتن نقدینگی و سرمایههای سرگردان موجود در جامعه به بازارهای گوناگون از جمله بازارهای بورس کالا و بهویژه بازار مالی برای در امان ماندن از اثرات تورمی و بیارزش شدن پول ملی باشیم. مجموع این موارد در عین سختگیریها نسبت به برخی تولیدکنندگان برای افزایش عرضه محصول در بورس کالا، موجب شد این بازار سال گذشته رونق دوچندان داشته باشد. فارغ از دلایل رونق بورس کالای ایران در سال ۱۳۹۹، این امر میتواند مزایایی را برای تمامی حلقههای تولید در کشور به همراه داشته باشد. یکی از مهمترین مزایای شکلگیری بورسهای کالایی در جهان، ایجاد بستری برای انجام معامله و کشف نرخ واقعی براساس مکانیسم عرضه و تقاضاست. در شرایطی که سالهاست اقتصاد ایران به شکل دورهای از نحوه تعیین نرخ کالاها رنج میبرد و شاهد ورود هر از چندگاه سازمانهای دولتی به فرآیند قیمتگذاری هستیم، رونق این بازار و البته پذیرفتن مکانیسم تعیین نرخ در آن میتواند بسیاری از مشکلات را حل کند.
شفافیت را جدی بگیرید
شفافیت، مزیت دیگر بورس کالا بهشمار میرود. این شفافیت که در اطلاعات فروشندگان، خریداران، نرخهای پیشنهادی و... وجود دارد، باعث میشود صحت تعیین نرخ در این بازار افزایش یابد و اطمینان به این بازار نیز افزایش پیدا کند. همچنین ارائه اطلاعات از روند عرضه، تقاضا، معاملات و قیمتها در این بازار به کمک سیاستگذاران، سرمایهگذاران و فعالان اقتصادی کشور میآید.
مسیری برای تامین مالی
تامین مالی مزیت دیگر بورس کالاست. معاملات در بورس از سوی خریدار یا فروشنده میتواند بهصورت تسویه سلف یا خرید سلف باشد و برخی از انواع معاملات در بورس کالا نیز بهعنوان تضامین بانکی مورد قبول واقع شود. توجه به این مزایا بهویژه در شرایطی که شاهد افزایش انتظارات تورمی در کشور هستیم و بسیاری از تولیدکنندگان با چالش تامین نقدینگی روبهرو هستند، اهمیت دوچندان پیدا میکند. علاوه بر موارد بیانشده، ابزارهای مالی فعال در بورس کالا به جذب بخشی از نقدینگی سرگردان جامعه میانجامد که این موضوع از سویی به تامین مالی تولیدکنندگان منجر شده و از سوی دیگر، از ورود نقدینگی به سایر بازارها جلوگیری کرده که نتیجه آن تاثیر مثبتی در کنترل تورم دارد.
صنعت و معدن، پیشتاز رشد حجمی معامله در بازار فیزیکی
رینگ فیزیکی، متداولترین بازار بورس کالای ایران است. در سال ۹۹ افزون بر ۳۳ میلیون تن کالا در زیرگروههای محصولات صنعتی و معدنی، کشاورزی، پتروشیمی، فرآوردههای نفتی، طلا و بازار فرعی در این رینگ مورد معامله قرار گرفته است. مجموع حجم دادوستد انجامشده در بازار فیزیکی در سال ۹۹ نسبت به مدت مشابه سال قبل از آن (۹۸)، افزایشی ۲۷ درصدی داشته است. در میان رینگهای موجود در بازار فیزیکی بورس کالای ایران، بخش کالاهای صنعتی و معدنی در سال گذشته بیشترین افزایش حجم دادوستد را تجربه کردهاند؛ بهگونهای که حجم معاملات انجامشده در این بخش، ۱۳.۷ میلیون تن بوده که نسبت به حجم دادوستد در سال ۹۸ افزایشی ۴۲ درصدی داشته است. الزام تولیدکنندگان به عرضه کالاهای خود در بورس و ایجاد ممنوعیت و محدودیت برای معاملات خارج از بورس یکی از مهمترین دلایل رونق معاملات در این بازار در سال گذشته بوده است. در عین حال، ظرف ماههای پایانی بهار و اغلب روزهای تابستان سال گذشته (۱۳۹۹) شاهد فاصلهگیری قابلتوجه نرخ ارز آزاد و نیمایی در بازار داخل بودیم؛ از آنجاییکه نرخ پایه در بورس کالا براساس نرخ ارز نیمایی تعیینشده اما بهای محصولات در بازار آزاد بر مبنای نرخ ارز آزاد مشخص میشود؛ در این برهه زمانی نرخ عرضه انواع کالاها در بورس کالا و بازار آزاد فاصله محسوسی گرفت و این موضوع نیز باعث شد تمایل به خرید از بورس کالا رشد چشمگیری داشته باشد. به این ترتیب، بخشی از افزایش حجم معاملات بورس کالا در سال گذشته نیز به جذابیت خرید از این بازار بهدلیل تفاوت نرخ عرضه و نرخ واقعی در بازار آزاد بازمیگشت.
در ادامه نرخ ارز آزاد و نیمایی به یکدیگر نزدیک شد و جذابیت این بازار از این منظر کاهش یافت اما الزام تولیدکنندگان به عرضه در بورس و حتی گره زدن مجوزهای صادراتی به عرضه در بورس کالا و ممنوعیت خریدهای خارج از بورس باعث شد این بازار نسبت به مدت مشابه خود در سال قبل روتق بیشتری داشته باشد. رونق معاملات در بورس کالا اتفاقی خوشیمن در سال گذشته بود که میتواند مزایای قابل ملاحظهای را نیز بهدنبال داشته باشد. اما دلایل و روش این رونق مورد نقد قرار دارد. گره زدن مجوزهای صادراتی به عرضه در رینگ معاملاتی بورس کالا، سیاستی مورد انتقاد بوده و هست که به تضعیف صادرات منجر شده و به تبع تضعیف تولیدکننده را نیز بهدنبال دارد. این در حالی است که سیاستگذاران امر میتوانستند رونق این بازار را از مسیرهایی درست و منطقیتر نیز اجرایی کنند. همچنین میزان ارزش معاملات محصولات صنعتی و معدنی در بورس کالای ایران ۱۶۶ هزار میلیارد تومان بوده که این رقم نسبت به ارزش معاملات سال قبل رشدی ۱۷۱ درصدی داشته است.
شتابدهندههای بازار پتروشیمی
حجم معاملات رینگ پتروشیمی بازار فیزیکی بورس کالا در سال ۱۳۹۹ به ۵.۱۴ میلیون تن رسید که این رقم نسبت به مدت مشابه سال ۹۸ رشدی ۱۱ درصدی داشت. همچنین در سال ۹۹ ارزش معاملات این بخش افزون بر ۸۳ هزار میلیارد تومان شد که این رقم نسبت به ارزش معاملات در سال قبل رشدی ۹۶ درصدی داشت. الزام عرضه محصولات پتروشیمی در بورس کالا از سالهای پیشتر آغاز شده و خوشبختانه در بسیاری موارد بخش بالادست این حوزه کف عرضههای تعیینشده را بهدرستی رعایت میکرد. البته رشد محسوس انتظارات تورمی در کشور سال گذشته به رشد محسوس تقاضا برای کالاهای بخش پتروشیمی نیز منجر شد که سیاستگذار برای تعدیل این بازار با توافق طرفین معامله کف عرضهها را در این گروههای کالایی افزایش داد. در مجموع در سال ۹۹ حجم معاملات بخش پتروشیمی نسبت به مدت مشابه سال ۹۸ رشدی ۱۱ درصدی داشت اما میزان رشد ارزش معاملات در این بخش بسیار فراتر از رشد حجمی معاملات بود که این موضوع متاثر از ۲ عامل اصلی نرخ ارز و رشد بهای جهانی بود. از سویی، رشد نرخ ارز و انتظارات تورمی باعث افزایش نرخ پایه این کالاها و رقابت قابلتوجه خریداران در برخی برهههای زمانی بود که به افزایش ارزش معاملات این بخش انجامید و از سوی دیگر، در نیمه دوم سال ۹۹، کنترل نسبی شیوع ویروس کووید ۱۹ در بخشی از پکشورهای جهان و خوشبینی اقتصادهای جهان به کشف موفقیتآمیز واکسن برای این بیماری باعث شد بهای جهانی نفت وارد مسیر افزایشی شده بهگونهای که بهای آن فراتر از برآوردهای قبلی رشد پیدا کند و همین موضوع نیز سیگنالی در جهت افزایش بهای محصولات پتروشیمی در جهان و بهتبع آن در بورس کالای ایران بود.
ابزارهای مالی، محملی در جذب نقدینگی سرگردان
بازار مالی بورس کالا که شامل قراردادهای سلف موازی استاندارد، گواهی سپرده کالایی و صندوقهای سرمایهگذاری میشود، تاثیر بسزایی در جذب نقدینگیهای سرگردان و سوقدادن این سرمایهها به بخش واقعی تولید دارد. خوشبختانه در یک سال گذشته، شاهد رونق این بازارها با تعریف قراردادهای جدید در این بازار بودهایم؛ هرچند همچنان مسیری طولانی تا تکمیل و بلوغ واقعی این بازار در بورس کالای ایران باقی است. حجم قراردادهای این بازار در سال ۱۳۹۹ با رشدی ۹۰ درصدی نسبت به سال قبل خود به یک میلیارد و ۷۴۵ هزار قرارداد رسید. مجموع ارزش این قراردادها در سال ۱۳۹۹ افزون بر ۱۸.۷ هزار میلیارد تومان بوده است. میزان ارزش معاملات این بخش نیز نسبت به سال ۹۸ رشدی ۱۸۷ درصدی داشته که برتری محسوس ارزش نسبت به حجم معاملات ظرف این مدت معلول افت ارزش پول ملی بوده است.
سخن پایانی
اگرچه در یک سال گذشته شاهد رشد بازار مالی بورس کالا بودهایم اما همچنان بازار فیزیکی اصلیترین بازار فعال در بورس کالای ایران است، بهگونهای که از ۳۱۲ هزار میلیارد تومان از ارزش معاملات کل بورس کالا (۳۵۰ هزار میلیارد تومان) در سال ۱۳۹۹ مربوط به بازار فیزیکی و مابقی مربوط به سایر بازارها بوده است. این در حالی است که بازار مالی از ظرفیتی قابلتوجه برای جذب نقدینگی و تامین مالی برخوردار است که در صورت عملیاتی شدن آن و گسترش ابزارهای این بازار و تعریف آن روی کالاهای جدید این بازار میتواند محملی مناسب برای جذب نقدینگی سرگردان و تامین مالی بخش تولید کشور باشد و در عین حال نیز فرصتی را برای خریداران جهت پوشش ریسک در خرید مواد اولیه فراهم کند.
ارسال نظر